یکی از دوستان چندوقت پیش کامنت داده بودن که از فرزند آوری هم بگید که خوبه یا بد؟!
خب من واقعا نمیتونم بگم برای هر زندگی ای یا برای هر شرایطی یا برای هر روحیه ای داشتن فرزند خوبه یا نه. چون داشتن فرزند از نظر من خیلی آمادگی ها میخواد. از شرایط مالی گرفته تا روحیه ی فرزند داری و حتی ثبات در زندگی مشترک.
چیزی که بخوام کلی بگم و اگر مثلا دختر خودم جلوم نشسته باشه و بخوام بهش توصیه کنم اینه که اگر تصمیم میگیرید هرگز بچه دار نشید این تصمیم رو باید بسنجید که یک روز پشیمون نشید. اینو فراموش نکنید که اینجا ایرانه! و ماها مثل مردمان خیلی از کشورهای دیگه تازه توو بازنشستگی نمیتونیم بریم دور دنیا رو بگردیم. منظورم اینه اگر میتونید برای جوانی و پیریتون تفریح و گردش و عضو این کمپین و اون گروه و گشتن با این کاروان و اون کاروان جور کنید و باشید آره شماها یه روزی پشیمون نمیشید چون دور خودتون رو شلوغ کردید. ولی اگر این مدلی نیستید و همین الان یدونه شوهرتون خونه نیست دارید کپک میزنید از تنهایی! شما قطعا پشیمون میشی از تصمیمت. یا اگر الان درس دارید یا سرکار میرید و الان سرتون شلوغه بازم این موقتیه و اینا تموم میشه و شما یک روز بازنشسته میشی از همه این فعالیت ها. باید ببینی اونموقع چی؟! اونموقع اهل تفریح و گردش و دوست زیاد و گروه های مختلف هستی یا نه؟!... مثلا ما یه همسایه داشتیم دوتا بچه داشت ولی این آنقدر اهل مسجد و روضه و دوست و رفتن با کاروان ها اینور اونور بود که الآنم که شوهرش مرده و بچه هاش هرکسی سر زندگیه خودشونن این اصلا تنها نیست. دایم یا دوستاش خونشونن یا این خودش اینور اونور مشغوله. خلاصه حرفم اینه اگر تصمیم گرفتید هیچوقت بچه دار نشید به این فکر کنید که بلدید وقت خودتون رو پر کنید در پیری؟! اگر شبیه همسایه ی ما بودید خب پشیمون نمیشید ولی اگر الان که جوان هستید بگید خب نمیخوام و اینا؛ یه روزی توو میانسالی و پیری سخت پشیمون میشید.
اما خب اگر جزو دسته اول نیستید و تصمیم به نیاوردن ندارید. برای آوردن من فقط به چیزی میگم. اول از طرف مقابلتون مطمئن بشید؛ در زندگی مشترک یک ثباتی داشته باشید بعد فرزندی بیارید. نه اینکه هنوز زندگی خودتون روی هواست؛ از طرفتون مطمین نیستید برای دوام زندگی به توصیه ننه باجی و خاله باجی بچه بیارید. اگر دیدید با این فرد میخواین تا آخر عمر زندگی کنید و پای مشکلات و هزارتا چیز دیگه ش میمونید یعنی شرایط موندنیه بعدش بیارید. من میگم اگر از زندگیتون مطمئن بودید و ثبات داشت یدونه بچه رو حتما بیارید. نگید حالا خونه بخرم بعد؛ حالا درسم تموم بشه بعد؛ حالا کلاس بذارم چندسال نیارم بعد! نه خب رحم خشک میشه بعد که دوراتون رو زدید خواستید بچه دار بشید میبینید نمیشید! خلاصه من میگم اگر در زندگیتون مشکلات حاد نیست و موندنی هستید و ثباتی وجود داره در روابطتون؛ یدونه رو حتما بیارید.
اما برای بیشتر از یدونه من نظرم اینه به خیلی چیزا نگاه کنید. شرایط مالی مثلا واقعا مهمه . نمیگم توانایی اینو داشته باشید مثلا برای هر بچتون بریز و بپاش کنید. نه. اما بتونید حداقل هایی رو براشون فراهم کنید. بتونید دم مدرسه راحت دوتا کوله یا سه تا روپوش بخرید نه اینکه عزا بگیرید. بله ممکنه زندگی یه جاهایی خیلی سخت بگذره این درسته. ولی اگر شرایطتون قرار نیست بهتر بشه و شرایطتون همینه و جای پیشرفتی نیست فقط به صرف اینکه روزی رو خدا میده همینطور نزایید! زاییدن صرف؛ هنر نیست:/ شما شاید نتونی برای هر بچه ت ماشین کنترلی فلان بخری ولی باید بتونی از پس یه کاپشن توو زمستون بربیای و اینا ساده نیست!
یه مورد دیگه نگاه کردن به روحیه خودتونه. آیا روحیه ی فرزند و شیطنت و خرابکاری و کثیف کاری و از زندگی ساقط شدن رو دارید؟! بعضیا واقعا ندارن. من میبینم بعضیا حتی حوصلشون نمیکشه برای بچه غذا درست کنن بیسکوییت میدن دستش. بعضیا طاقت یدونه برنج ریخته شده روی زمین رو ندارن. حالا همچین آدمی سه تا بیاره قطعا راهی تیمارستان میشه یا بچه ها رو روانی میکنه از بس میخواد انضباط رو رعایت کنه. یا یکی هست هیچ جوره نیروی کمکی نداره حتی شوهرش اهل بچه داری نیست. باید ببینه با این وجود از پسش برمیاد؟! یا نه طرف نیروی کمکی نداره شاغلم هست. باید به شرایط خودتون هم نگاه کنید. روحیه بچه داری مقوله مهمیه. بعضیا یکساعتم زود بیدارشون میکنی میخوان پاره ت کنن اونوقت چجوری میخوان بیخوابی ها و بی وقتی های بچه داری رو تحمل کنن؟!
حتی نگاه کردن به روحیه همسرتونم مهمه. یکی هست میبینی شوهرش از بچه متنفره؛ هیچ رابطه عاطفی که نمیتونه برقرار کنه هیچ؛ تازه با بچه خوبم نیست. یا برای هزینه های بچه مقاومت میکنه و به سختی خرج میکنه یا حالا هرچیزی ... باید ببینید آوردن بچه های بعدی شرایط رو از این که هست بدتر میکنه یا بهتر؟! اگر قراره برای گرفتن پول یه جامدادی هزاران بار یه شوهره التماس کنید واقعا دومی و سومی و بعدی هارو بسنجید چرا باید بیارید؟!...حالا من اینا به ذهنم رسید میتونه هزاران مورد دیگه هم باشه. مثلا شوهره یه جنس خاص دوست داره طرف دوتا بچه اولش شده به فرض دختر! شوهره عشق پسره. سومی رو میاره برای سوگولی شدن!... من شخصا به شدت مخالفم. چون وقتی ما نه قادریم موجودی رو خلق کنیم نه حفظ کنیم و کل این پروسه دست خالقه و ما نمیدونیم جنس بچه هامون چی میشه؛ حالا ریسک کردن برای یه جنسیتی هم جاهلیته هم اشتباه. و کلی شرایط دیگه که حالا هرکسی ممکنه تجربه کنه.
پس در کل نظر من اینه برای آوردن فرزندان بعدی و بیشتر از یدونه به خیلی چیزها نگاه کنید.
و در آخر این کلا نظر منه و مسلما هرکسی یه نظری داره:)
و یه نکته: خیلی از قدیمی ها میگفتن بچه بیارید بچه باعث استحکام زندگی میشه. من یه رازی رو بهتون میخوام بگم. اونی که موندنی نباشه چه زنش چه مرد با بچه هم نمیمونه خیالتون تخت. کسی هم اخلاق ها و رفتارهاشو به خاطر بچه کنار نمیذاره. شاید اندکی پدر یا مادر خودشون رو اصلاح کنن ولی شخصیتشون تغییر نمیکنه. هیچ زنی هم با زاییدن ملکه و سوگولی نمیشه مگر مگر مردی باشه که برای بچه بمیره:/ اونم بعد دنیا اومدن باز سوگولی نیست چون بچه جداست مادر جداست!..
اما اما برای اونایی که اهل زندگی باشن و دیگه زندگی اگر برسه به مو به رها کردن فکر میکنن بله بچه باعث موندن و ساختن و سازش و گذشتن و تحمل کردن و خیلی چیزای دیگه میشه. اگر زن و مرد اهل زندگی باشن بچه خیلی جاها براشون بازدارنده ست.
اما در مورد اینکه خود بچه خوبه یا نه. مادربزرگ من همیشه میگفت بچه بلای شیرینه. همینقدر بگم که چیزی شیرین تر دل انگیز تر از بچه نیست. بچه جونته... از جون بالاتر که نداریم. بچه دقیقا جونه... در عین حال چون جونت میشه این بار مسئولیت و مادرانگی و پدرانگی هم خیلی سخته...و از نظر من زندگی بدون بچه خیلی بی معنی و رکوده....