این پست راز زندگی زناشویی نیست، فقط به چشم یه حرف درد دلی نگاهش کنید. به چشم یه یادگاری از من...
بیرون از زندگی شما هیچ خبر بهتری نیست، با هر آدم دیگه ای که بودید لزوما زندگی بهتری نداشتید، زندگی شما چیزی کمتر از بقیه نداره، بقیه از شما خوشبخت تر نیستن فقط شاید بقیه بیشتر شل کردن و زندگی رو راحت تر گرفتن که فکر میکنید خوشبخت ترن! راز خوشبختیِ زندگی زناشویی اینه که اول از همه بخوای که با این آدم زندگیتو ادامه بدی، وقتی خواستی دیگه وظیفته برای بهتر شدنش، برای درست شدنش، برای تبدیل شدنش به اون چیزی که خودت میخوای از خودت شروع کنی. اونقدر روی خودت، رفتارات، رشد شخصیت، انسان بهتری شدن کار کن و کار کن که آدمی که کنار توئه ازت تاثیر بگیره. فکر نکنید اگر با کسی زندگی کنید که تا آخر عمر شمارو بپرسته و مطیع شیش دنگ شما باشه شما خوشبخت عالمید. از نظر من اتفاقا زندگی هرچی بیشتر پر مشکل تر و پر چالش تر، رشد شما بیشتر اتفاق میفته...به ازدواجتون به چشم یه آزمایش الهی نگاه کنید. هرجا وسط یه مشکل و چالش و اختلاف گیر کردید و احساس کردید دارید خفه میشید! اینبار به این چشم نگاه کنید که دارید رشد میکنید و استخون میترکونید، البته به شرط اینکه وسط اون چالش و مشکل واقعا رشد کنید و بعد از گریه ها و رفتارهای بچگانه ای که بروز دادید و غصه ها که خوردید، بلند بشید آب بزنید به صورتتون و تصمیم بگیرید از امروز آدم قوی تری باشید که زندگیش رو خودش میسازه و اگر چیزی باب پسندش نیست با تغییر رفتارهای خودش به رفتارهای حسنه و بهتر، مسیر زندگیشو عوض میکنه. وسط همون چالش ها بزرگ بشید و رشد کنید به جای اینکه بزنید زیر زندگیتون، بمونید و مهربون تر باشید و صد خودتون رو بذارید وسط تا کم کم ببینید طرفتون چجوری خودشو به اندازه ی صد شما میرسونه!
توو مملکتی که یه هندونه کوچیک میشه ۷۰ تومن و یه بسته کوچیک توت فرنگی ۲۰۰ تومنه و یه مشما خوراکی برای هفته ی بچه ت زیر ۲۰۰ نمیشه، اصلا همه اینها به کنار، توو مملکتی که نون بربریش ۱۰ هزارتومنه، قدر مردهای خونتون رو بدونید. قدر همسراتون رو بدونید. نمیدونم تا حالا دقت کردید یا نه، شاید فداکار تر از مردها واقعا وجود نداشته باشه درست برخلاف تصور هممون که فکر میکنیم ما زن ها فداکار تریم. اونها شبانه روز کار میکنن و بدون هیچ منت و توقعی همه رو برای زن و بچشون خرج میکنن، آخر سالم وقتی بهشون میگی بیا بریم یه کت برای خودت بخر، میگن من چیزی لازم ندارم. اما ماها خیلی وقت ها توو زندگی طلاهامونو که برای خرید فلان چیز دادیم، پس اندازامونو که دادیم، درآمدها و کارکردهای شخصیمون رو که دادیم هنوز یادمونه و درونمون معتقدیم خیلی فداکاریم و پشتش بودیم که اون به این چیزا رسیده! ولی مردها فکر نمیکنم حتی یه بارم با خودشون گفته باشن چرا من باید اینهمه کار کنم و بدم به بقیه؟!... اگر کسیو دارید که هرروز به نیت نون درآوردن از خونه میزنه بیرون و شبم وقتی برمیگرده با لبخنده، قدرشو بدونید، اون شاید به لب و زبون نمیگه که عاشق شماست ولی عشق دیگه چجوریه؟ هزارتا فشار اقتصادی رو تحمل میکنه، هزارتا حرف و داستان از اینو اون میشنوه، هزارتا ترس و نگرانی از آینده توو دلشه، هزارتا قسط و قرض رو دوششه ولی باز یه شب عید هم که میرسه حاضر نیست برای خودش چیزی بخره. عشق که همیشه لب و دهن نیست، عشق دقیقا همینه که حاضره صبح تا شب کار کنه و تو خرج کنی و لذت ببری...
اگر کسیو دارید که ساعت اومدن شمارو میدونه و هرروز شعله ی گازش وقت اومدن شما روشنه و براتون شام پخته، قدرشو بدونید، اون ممکنه یه روز بسیار سختی رو گذرونده باشه، کارای خونه، بچه داری، گاهی حتی در حال مریضی، ولی یادشه که یکی قراره کلید بندازه بیاد توو، عشق دقیقا همین کارای کوچیکه که شمارو وسط هیچ کدوم از روزمرگی هاش از یاد نمیبره. اگر کسیو دارید که وقتی کلید میندازید میاین توو یکی با لبخند بهتون سلام میده، به خاطر شما آرایش کرده، لباس خوب پوشیده، خونه رو مرتب کرده، بدونید که شما بازی رو بردی برادر!
دنبال عشق نگردید، فقط عمیق تر نگاه کنید ایندفعه، میبینید زندگی شما عاشقانه تر از همه ست...