بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

کلمات کلیدی

شنیدم حجاب اجباری برداشته شده. رسانه های اونوری میگن. از صبح هم خیلی از اینو اون شنیدم. حقیقت داره ایا؟

 

+ یه چند وقتی میشه میبینم خانوما سوار موتور میشن. گویا یسری موتورها رو میتونن. البته دقیق اطلاعاتی ندارم. همسرم میگه بیا برات بخرم. راستش در باحال بودنش که شکی نیست و حتی فکر کردن بهشم برام هیجان انگیزه ولی واقعیت میترسم چون چیز جدیدیه آقایون توو کوچه خیابون اذیت کنن. نمی‌دونم واقعا. نظر شما چیه؟!:/

خواهرم برای خواهرزادم پاک کنی که انگار دست دوستاش دیده بود و خواسته بود رو خریده بود. بچه از مدرسه که اومد خواهرم پاک کنش رو داد. اونم ذوق و شوق؛ داشت به بچه های دیگه نشون میداد. یکی از بچه ها می‌گفت لباسشو در نیاری ها لخته؛ اون یکی می‌گفت چرا در بیار...یه روکش شبیه لباس داشت بچه ها فکر میکردن لباسشه درحالی که مقوای دورش بود. پسر منم دستشو گذاشته بود جلوی دهنش مثلا انگار که پاک کنه داره کار زشتی انجام میده اومد در گوش من گفت مامان پاک کن فلانی دودول داره زیر لباسش!( با عرض معذرت از حضار! بنده این واژه رو یاد بچم ندادم اما از سنی که دیدم توسط شخص دیگری یاد گرفته اینو باهاش کار کردم که این یه منطقه ممنوعه ست و دربارشم خواست حرف بزنه توو جمع بیاد در گوشم بگه)... تا قبل اون که سرم توو گوشی بود و فقط صدای بچه هارو میشنیدم؛ بعدش با تعجب نگاه به پاک کنه کردم به خواهرزادم گفتم خاله پاک کنت رو ببینم؛ مگه زیر لباسش لخته؟! خلاصه روکش پاک کن رو درآوردیم دیدیم نه بابا حرف براش درآوردن!:دی... یهو خواهرزادم؛ صاحب پاک‌کن مذکور؛ گفت خاله نه این پاک کنه چیزی نداره ولی خیلی از بچه های کلاس ما لباسشو در آوردن خودشون براش دودول کشیدن!:/

حقیقتا دو نقطه و یک خط صاف بودم!

خواهرزادم ۷ سالشه. 

فقط به این فکر میکردم مدرسه قشنگ قابلیت اینو داره که تمام تربیت تورو با بلدوزر بره روش و در کسری از ثانیه پودر کنه:/... از همین تریبون به مادران عزیز بگم خودتونو آماده کنید هرچه شما ریسیدید توسط باقی بچه هایی که ننه باباشون تربیتشون نکردن پنبه بشه! خدایی برام سواله توو این هفت سالی که بچه توو خونه بوده و الگوی مطلقش پدر مادر بودن؛ اون مادر یا پدر به اندازه دو خط نخواسته درباره دودول بچه حرف بزنه و توضیح بده که دودولش چیزی نیست که بخواد روی پاک کن بکشه یا دربارش حرف بزنه؟!... چیکار میکردین در این هفت سال حقیقتا؟!...بعد قسمت دارک ماجرا اونجا بود که من بعد حرف خواهرزادم با تعجب داشتم به خواهرم میگفتم وای این پسرا چرا اینجورین از بچگی؟! که یهو دختر خواهرم گفت خاله الان پسرا خیلی بهترن؛ دخترارو باید ببینی چی هستن و چیکارا میکنن:/

 

 

ما یه همسایه داریم اونام عین ما بچشون تازه به دنیا اومده؛ کلا تازه اومدن و من اصلا شناختی ندارم ازشون فقط می‌دونم آقاهه کارمنده اونم از اینکه صبح ها ساعت شیش صدای بستن درشون رو می‌شنوم فهمیدم. خانواده ی بسیار سایلنتی هستن برخلاف ما:/ بچشون فکر کنم الان نزدیک یکسالش باشه چون چندماه از دختر من جلوتر به دنیا اومد ولی شاید باورتون نشه من اصلا مطلقا هیچ صدایی حتی از این بچه هم نمیشنوم چه برسه مادر پدر. حتی حرف زدن و دعوا کردنشونم سایلنت طوره:/ یکبار نصف شب من بیدار بودم و دقیقا اونور خونمون نشسته بودم که اتاق خواب اینا میشه! از بیرون اومده بودن و خب گویا آقاهه توو مهمونی سیگار کشیده بود و خانومش می‌گفت مگه قرار نبود نکشی بعد میری جلوی فلانی میکشی؟! جواب منو بده! بعد مرده جوابی ازش نشنیدم؛ زنه هم تموم کرد:/ همینقدر باکلاس :| حالا اگر من بودم تا صبح عین رعنا آزادی ور توو زخم کاری داشتم میگفتم جواب منو بده! چرا اینکارو کردی؟! و عربده میزدم صدام کاشف سیگارو توو گور میلرزوند:/

حالا همه اینا به کنار؛ من فقط یه چیز برام سواله؛ خدایی اینا یا بقیه هرروز کجا میرن؟:/ هرروز که آقاهه از سرکار میاد اینا میرن بیرون تا الانا... باقی همسایه هامونم همش بیرونن... خدایی کجا میرن؟! همسرم میگه شاید خونه پدر مادراشون. میگم آخه هرشب؟! نمیشه که...اینهمه جا از کجا میارید میرید؟:دی اصلا کجا می‌رید به مام بگید بدونیم:دی...

جا دار کی بودید شما؟!:/

شوهران شما هم مثلا دوتا کتلت مونده توو بشقاب توو یخچال؛ نصف شب میرن اون دوتا کتلت رو میخورن؛ دیگه بشقاب خالی رو از توو یخچال خارج نمیکنن؟! :/

یه مرضی هم هست مادرایی مثل من بهش دچارن. این مرض وقتی بچه هاشون رو خوابوندن میاد سراغشون. از طرفی دارن خودشونم از خواب میمیرن؛ ولی از اونورم تنها ساعت شبانه روز که میتونن برای خودشون باشن و راحت گوشی دست بگیرن همین وقته. برای همون هرشب بین خوابیدن و بیدار موندن و گوشی گردی گیر میکنن و اکثرا دومی رو انتخاب میکنن درحالی که چشماشون داره از بیخوابی باباغوری میبینه.

روزایی که همه شعله های گاز روشنه؛ یعنی اونروز زندگی بدجور جریان داره... سوپ برای دختر خونه؛ آش شله قلمکار؛ قورمه سبزی؛ میرزا قاسمی؛ کتری هم که اونوسط برای رفع خستگیه مامانی که افتاده به یانگوم بازی...

اصلا من دقت کردم قورمه سبزی روزایی پخته میشه که آدم حوصله بیشتری داره...

میدونید تازگیا خیلی توو اینستا میبینم پک و پکیج پریود و باکس پریود و اینجور چیزا بامبول شده! یعنی مثلا خیلی میبینم طرف اومده مثلا به یه آنلاین شاپی گفته دوست دخترم پریوده براش پک پریودی بچین! اونم یسری محصولات خودشو با چهارتا شکلات و اینا میچینه. یا پست های خارجی که مثلا دختره صبحش به پسره پیغام میده من پریود شدم پسره می‌ره براش خرید و غذاهای دوست داشتنی و شکلات و گل و این چیزا میخره!... الآنم داشتم می‌دیدم یه مربی ورزش آقایی داشت به نوجوون ها درباره کاندوم و نوار بهداشتی توضیح میداد و می‌گفت خانوما یه دوره ای دارن اسمش پریوده بین ۳ تا ۷ روز و در این دوره علاوه بر تهیه نوار بهداشتی و محبت و اینا یه چندتام خوراکی باید توو پکیجی که براشون تهیه میکنید باشه!

خواستم به همه مجردان عالم چه دخترا چه پسرا بگم دوستان من اینا همه حرفه:/ در عرصه ی واقعیت اگر شما دختری هستی که پسری میاد توو زندگیش یا پسری هستی که دختری میاد یا هست؛ اون پسر حتی اگر بیست سالم باشه که متاهله اما هیچوقت هیچ درکی از پریود شما نخواهد داشت چون خودش اینو نمیتونه تجربه کنه پس دنیا دنیا هم براش بگید تاثیری نداره.از طرفی آقایونی مثل این آقا که تازه حالا دارن آگاه سازی میکنن هنوز فکر میکنن خانوما در پریود دردشون خوردن شکلاته! میخوام بگم هنوز همینقدر آقایون به عمق پریود ناآگاهن. 

و دقیقا چیزی که باید بدونن و نمی‌دونن و هیچوقتم درکش نمیکنن اینه که زن در ایام پریود نخوردن چیزای شیرین نمیکشتش؛ اینکه همچنان استراحت ندارن و همه کارای خونه باهاشه هم بهش عادت داره؛ اینکه کسی قربون صدقه ش هم نره باعث نمیشه از این پریود سر سالم بیرون نیاره:/ درواقع زن در پریودی فقط میخواد مرد مقابلش بفهمه که شما در این ایام داری چه فشار روحی روانی ای رو تحمل می‌کنی و هر ماه یک هفته چجوری موجی از افکار منفی و حالات افسردگی و گریه و ناامیدی و حال بد داره به شما هجوم میاره و شمارو چجوری همین افکار ناراحت کننده ای که دست خودتون نیست داره از پا در میاره چون باید باهاش مقابله کنید و در عین حال به زندگی معمولی ادامه بدید. درواقع زن همین که شما بفهمید اگر بداخلاقه دست خودش نیست چون خودش بی اینکه بخواد در افسرده ترین حالت خودش رفته براش کافیه. که اونم هیچوقت مرد نمی‌فهمه. دقت بفرمایید هیچوقت. حتی اگر ۴۰ سال با یکی زندگی کردید فقط اون مرد در حرف می‌دونه که پریود باعث نوسانات خلقی میشه ولی در عمل شمارو همون آدم یه هفته پیش می‌دونه و به پای هیچیه دیگم نمی‌ذاره جز غرغرو بودن و گه اخلاق بودنتون و پا به پاتونم بحث میکنه:/ و تیر خلاص برای یک زن که از نخریدن شکلات و گل و محبت نکردن هزار برابر بدتره اینه که داری سر یه موضوعی بحث جدی می‌کنی و علت عصبانیت یا ناراحتیتم کاملا مشخصه و به حق؛ بعد بهت بگن: پریودی؟!:/... مردان این مرز و بوم فکر میکنن شکلات دوای درد زن هاست؛ خیر همین جمله رو نگی انگار کارخونه شکلات رو بهش بخشیدی.... تو که میپرسی پریودی؟! حالا فرض کن اصلا هستم. ..تو که میدونی طرف توو پریود سگ میشه چرا در عمل نمیفهمی پس و صبوری و سکوتت رو بیشتر نمیکنی؟! .. فلذا بار دیگه تاکید میکنم آقایون در عرصه پریود عالمان بی عملن و هیچوقت هیچ درکی از پریود یک خانم نخواهند داشت فلذا فرهنگ سازی بکنید نکنید برای خودتون کردید درواقع نه ایشون:/... فلذا خیلی در این امر تلاش برای آگاه سازی نکنید فرقی نمیکنه:/

نمی‌دونم چرا خاله های قدیم یا عمه ها و عموها و دایی های قدیم اصلا شبیه ماها نبودن! دقت کردید تا حالا؟! مثلا من برای خواهرزاده هام میمیرم؛ انقدر براشون چیز میز می‌خریدم و میخرم که اصلا نود درصدشون رو یادم نیست. دایم خودشون میگن خاله اینو یادته برام خریده بودی؟! یا مثلاً میگم عه چه جامدادی خوشگلی داری؛ یهو میگن وا خاله یادت نیست؟ خودت برام خریدی دیگه... توو جمع ها پا به پای مسخره بازی هاشون هستم. میرم باهاشون وسط رقص های مسخره میکنم. میبینی بچه بغلمه ولی باهاشون راز جنگل بازی میکنم. تا از اینکه توو مدرسه دوست پیدا کردن یا نه؛ کسی تو مدرسه بهشون فلان چیزو گفته و هزارتا چیز براشون غصه میخورم... دایم در حال قربون صدقشونم...ولی واقعا خاله ها و عمه ها و عموها و دایی های ما اصلا یادم نیست یکبار قربون صدقه رفته باشند:/ یا اصلا بدونن ما چی دوست داریم همونو برامون بخرن. یا اصلا یه محبتی چیزی...خاله ها و عمه ها و دایی ها و عموهای معمولی بودن:/ حالا مال شمارو نمی‌دونم ولی مال ما نقی معمولی بودن! ... یکبار اینو از سایر اعضای خانواده پرسیدم که چرا؟! چند نفری گفتن شاید چون همه خودشون اون زمان بچه های قد و نیم قد داشتن. ولی واقعا این دلیل محکمه پسندی نبود؛ چون الان من خودمم بچه دارم ولی از اون خاله ای که بودم چیزی کم و کاست نشده:/ 

دیشب دیدم یه جا نوشته بود ۱۹ مهر روز دختره؛ یعنی تا نصف شب داشتم از این سایت به اون سایت براشون چیز میز سفارش میدادم. بعد دلم نمیاد فقط به دخترا بدم که میگم پسرا هم نگاه میکنن دلشون می‌شکنه فلذا برای اونا هم. بعد می‌دونم کی چی دوست داره. مثلا می‌دونم یکی تم کرومی دوست داره؛ اون یکی پاک‌کن کچل شو میخواد؛ اون یکی فقط پیکسل فلان چیز رو دوست داره؛ یکی عشق کرم دست و صورته؛ یکی موهاش بلنده تل میزنه اون یکی فقط کش میبنده؛ خلاصه از دستمال مرطوب و لوازم تحریر فانتزی گرفته تا کرم و گل سر و تل و کش و جا سوییچی و ... براشون از چندین سایت مختلف سفارش دادم. بعد از دیجی هم جعبه سفارش دادم قشنگ اینارو بذارم داخل جعبه؛ تووشونم چندتا خوراکی بذارم و آبنبات اینا بپاشم بعد با روبان و اینا جعبه هارو دیزاین کنم.تا رنگ روبانم دو ساعت داشتم می‌گشتم.

خدایی یه خاله مثل خودم دلم خواست. اصلا الان که دارم فکر میکنم میبینم فقط خودم اینجوری ام؛ قدیم و جدید نداره. خودم خاله ی استثنام! از من فقط یدونه خدا زد اونم واسه نمونه زد:/

دیروز یه خبری می‌خوندم که اعلام رسمی خود دولت بود که الان مصرف ماهیانه هر فردی حداقل ده میلیون باید باشه( بدون در نظر گرفتن قبض آب و برق و گاز و مالیات و غیره و ذلک). دقت فرمودید؟! حداقل!... یعنی یه خانواده چهار نفره حداقل ترین خرج هارو هم بخواد بکنه ۴۰ میلیون میشه خرج ماهیانه ش. حالا این خرج به غیر لباس و مدرسه و تفریح و چیزای دیگه ست. فقط خوراک. 

حالا سوال اینجاست؟! آیا مردم از این درآمد حداقلی برخوردارن؟! 

جواب: خیر

آیا مردم از صبح تا شب سگ دو نمیزنن؟!

جواب: بله

پس چرا درآمدها متناسب با کارکرد افراد نیست و همه دارن زیر چرخ دنده های این اقتصاد مریض و نابود؛ له میشن؟!

جواب: چون میخوان که مردم له بشن دیگه!:/

 

حالا همه با هم: ماشاالله ماشالله بهش بگید! ماشالله. صد قل هو الله بهش بگید ماشاالله.

+ بعد یارانه میدن نفری ۳۰۰ هزار تومان هر ماه هم بوق و کرنا میکنن که برای کمک به اقشار کم درآمد. الان ماهی سیصد کمکه؟! سیصد پوله؟! به طرز خیلی مسخره ای همه چیز مسخره ست!

 

به عنوان مادری که به جرگه ی داشتن بچه های ادا اصولی در خوردن پیوستم باید خدمتتون عرض کنم که پسر بنده تا همین چندوقت پیش تقریبا اصلا در غذا ایرادی نبود. البته به این معنا نبود که همه چیز میخورد. نه تقریبا خیلی چیزها نمی‌خورد ولی داستان هم نداشتیم. یعنی مثلا خورش نمی‌خورد ولی گوشتاشو درمیاوردی میریختی روی برنج میخورد؛ مثلا پلوهای قاطی خیلی چیزاشو نمی‌خورد ولی باقیشو میخورد. اما الان چند هفته ای میشه تقریبا هرچی میپزم نمیخوره و داستان داریم. فلذا اگر شمام عین منید و خواستید یه چیزی بپزید که بخوره قطعا پیتزا گزینه ایه که بچه بهش نه نمیگه. اگر خواستید یه پیتزای فوری زیر چند دقیقه بپزید و خمیرم نداشتید. دوتا نون لواش بردارید بینشون اندکی سس. و روشم هرچی میخواین بعدم دو‌ سه دقیقه داخل ماکروفر. پسر بنده هیچی داخل پیتزا دوست نداره. نه سس؛ نه ادویه؛ نه مخلفاتی به غیر سوسیس کالباس. اون سس بین دو لایه نون هم بنده صرفا جهت چسبیدن نون ها به هم خیلی کم زدم که نفهمه. خردل و سس قرمز. روشم در حد دو ورق کالباس رنده کردم با اندکی پنیر. 

بچتون زیر ۷،۸ سال باشه میشه با این شبه پیتزا گولش بزنید!:دی

عروسم برای پسرم غذاهای خوشمزه درست نکنه چی؟:/