بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

فی الواقع یک ناسالم خورم✋ و همسرم را هم به خلاف کشانده ام:/... البته او خودش باسابقه است ولیکن با من میگردد بدتر شده است. در همین راستا ما نه تنها سوسیس کالباس میخوریم بلکه همان طور که سوسیس کالباس را خریده ایم و نشستیم در ماشین، تا برسیم به خانه ورقه ها را لول میکنم و میخورم و در دهان وی هم پشت فرمان میگذارم و نصف اش بدین منوال میرود. در همین لوکیشن بودیم و داشتیم کالباس ها را میخوردیم که یک چیزی برایم تعریف کرد. گفت اوایل جوانی داشتم با موتور مسیری را میرفتم، آقایی خواست سوارش کنم، نشست ترکم و رفتم سمت قیطریه... سرراه یک پروتئین فروشی خیلی لوکسی بود گفت اینجا یه کم صبر کنم، رفت داخل و برگشت دیدم دوتا دلستر خریده است با یک مشما کالباس درجه یک... در دلم گفتم ایول دمش گرم، اما آمد نشست ترکم، دانه دانه کالباس ها را در می آورد لول میکرد میخورد و یک تعارف نمیزد...فکر کن ترک موتور در دهان هم بودیم آنهم با بوی چیزی مثل کالباس...

چقدر بعضی آدم ها غم انگیزانه بی مرام اند..‌.

نظرات (۱)

معادل همونیه که گفتی ماجرای غزه رو‌ پویا نشون نده بچت اوف نشه :)

 

پاسخ:
الان قیمه رو ریختی توو ماستا؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">