به نظر من توو روابط با آدم ها حالا رابطه با هرکسی، رابطه با اعضای خانواده، رابطه با دوست، رابطه با همکار، رابطه با همسایه، رابطه با جاری! و کلا رابطه با هرکی، یه مرحله ای هست به اسم " سِر شدن"، یعنی هی تلاش میکنی یه چیزیو درست کنی، هی تلاش میکنی یه چیزیو بفهمونی، هی تلاش میکنی یه چیزیو تغییر بدی بعد یهو ول میکنی، سر میشی. یعنی هی تلاش میکنی هی تلاش میکنی هی تلاش میکنی بعد یهو مثل بادکنک وقتی میبینی تلاشات هیچ نتیجه ای نداره و هیچی نمیشه اونی که تو میخوای یهو میترکی و خالی میشی. انصافا رسیدن به مرحله ی سر شدن یا بی تفاوتی محض از نظر من مرحله ی نازیه!... از فردای اون روز که به این مرحله رسیدی همه چیز یه جور دیگه ای میشه برات، دیگه دست از جنگیدن برای یسری چیزا برمیداری و یه به درک خاصی توو وجودت جریان پیدا میکنه!
کاش زودتر بهش برسم.