بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

پسره می‌گفت داشتم قفسه های مغازه رو تمیز میکردم یهو دستم خورد یکی از عطرها افتاد شکست. قیمتشم ۲۰ میلیون بود. می‌گفت خیلی ناراحت شدم گفتم خدایا آخه توو این بازار خراب اینو دیگه چیکار کنم... می‌گفت همین که داشتم کف مغازه رو از این عطره که ریخته بود تمیز میکردم یهو یه خانومی که داشت رد میشد اومد گفت آقا این بوی کدوم عطرتونه؟! خلاصه میگه یه کم اطلاعات و اینا گرفت بعد گفت خب من ۴ تا برای هدیه میخوام و ۸۰ میلیون کارت کشید!

خواستم بگم خدا بلده داره چیکار میکنه؛ تاب بیار؛ از دل به ظاهر بلاها و مشکلات خیری در راهه...کار خوبه خدا درست کنه!

نظرات (۱)

اوس کریم 

خدا گر زحکمت ببندد دری.     زرحمت گشاید در دیگری .......

پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">