بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

نشستم روی چهارپایه ی حموم اما توی آشپزخونه! چرا چهارپایه اینجاست؟! پسرم میاره از حموم بعد می‌ذاره زیر پاش می‌ره بالا تا خوراکی های توی کابینت رو که بعد از خوردن شونصدتاش دوباره از من خواسته بهش بدم و ندادم رو خودش برداره:/... منتظرم دکتر زنگ بزنه. دکتری که من میرم اینجوریه که غیر حضوری هم ویزیت می‌کنه. البته ویزیت منم در این حد هست که هر چندماه یکبار آزمایشی رو تکرار میکنم و دکتر فقط جواب آزمایش رو میبینه و یک دقیقه تلفنی حرف میزنه و میگه همون تعداد قرص بخوره یا کم و زیادش کن:/ ولی دارم درود می‌فرستم به روح مخترعی که هرچیز غیر حضوری و آنلاین رو باب کرد و مارو نجات داد:/ همین دکتری که عرض میکنم مطبشون غلغله ست. کمه کم سه چهار ساعت میشینی تا یک دقیقه جواب آزمایشت رو فقط نگاه کنه. 

حالا نکته حائز اهمیت اینه که بنده پنج ساله با این دکتر در ارتباطم. تقریبا هر سه ماه و توو بارداری ها هر ماه آزمایش مربوطه رو تکرار میکنم و جواب رو به دکتر نشون میدم. ایشون هر ماه یا هر سه ماهی که من به منشیش پیغام میدم میگم میخوام ویزیت غیر حضوری بشم و شماره حساب بده بدون استثنا در این پنج سال قیمت ویزیتش افزایش پیدا کرده. مثلا همین سه ماه پیش سیصد بود. امروز فرمودن پونصد:/ خدا شاهده یک دقیقه هم ویزیت من طول نمی‌کشه. فقط یک عدد رو نگاه میکنن و در اکثر مواقع میگن همون تعداد قبلی قرص بخوره:/... واقعا به کجا چنین شتابان با این پول ویزیت ها؟ دکترهای عزیز علی برکت الله.

بعد از اونور مرغ گذاشتم بپزه کنتاکی کنم. دستمم سوخته تاول زده دارم هلاک الدوله میشم. اونایی که با یدونه بچه موهاشون از یه ور کش ریخته بیرون و بوی قورمه سبزی میدن و میگن وقت نکردیم املتم بپزیمم نمی‌فهمم:/ من الان با دوتا بچه دارم به اهالی منزل کنتاکی میدم که اشپزاش می‌دونن وقت گیره. هر دو طفلم توو حلقم هستن. ولیکن من دست از آشپزی نمی‌شورم و تا پای جان بهش وفادارم:/ باشد که حلوا حلوام کنن:/

نظرات (۱)

غذا پختن واقعا نیاز به شوق وعشق داره... امیدوارم قدرتو بدونن 😉

بعضی دکترا که خیلی مهربون وباوجدان هستن کواقعا وقت میزارن برای مریض رو دوست دارم 

بعضی دکترها هم هستن انگار دیگه جون هیچ انسانی براشون ارزش نداره از زیرمیزی بگیر تا عمل های الکی

یه دکتر ژانو توشهر ماهست 

مثلا طرف پای چپش مشکل داره میره پیشش اول پای راست رو عمل میکنه بعد پای چپ 

واقعا براش متاسفم  هووووف 

خلاصه زندگی خیلی سخت شده خیلییی

 

پاسخ:
من برای اینکه کسی قدرم رو بدونه آشپزی نمیکنم. آشپزی به من امید میده حال خوب میده. من آشپزی رو دوست دارم و همین که مثلا پسرم میگه مامان فردا هم هنتاهی! درست کن برام خوشحال کننده ست. 
شرف مقوله ی مهمی ست!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">