از غمانگیز ترین لحظات زندگی یک مادر وقتیه که بچه ش مریضه... الآنم دخترم تب کرده... دو ساعت به استامینوفن بعدیش مونده... اما تب داره هنوز...به قدری بیحاله که از عصری نه چهاردست و پا راه رفته نه دمر شده... بچه ای که توو بیداری تمام خونه رو سینه خیز و چهار دست و پا راه میرفت و یک دقیقه یک جا بند نمیشد الان همینجور بی حال توو رختخوابشه... یه دستمال گذاشتم روی پیشونیش یه کم خنک تر بشه. ولی بدنش اونقدر داغه که جیگرم داره کباب میشه برای بچم:(
یعنی لحظه ای که قلب یک مادر رو دارن مچاله میکنن همین وقتاییه که پاره ی تنش مریضه...
تنها راه استفاده از شیاف استامینفون کودکان است.