پسرمو آوردم دندون پزشکی؛ اینجا یه خانه بازی داره که بچه ها تا نوبتشون بشه بازی میکنن. پسرم الان با یه دختر بزرگتر از خودش توو اتاق بازیه که دارم صداهاشون رو میشنوم؛ دختره به پسرم گفت تو بابا باش منم مامان. بعد یه لیست داده دست پسرم که برو خرید کن. تازه وسطا غرم میزنه که از من نپرس چیا بخرم چیا نخرم لیست رو نگاه کن برو بخر!... دختره ی گیس بریده به بچه من دستور نده ها؛ چشماتو در میارم میفرستم واسه ننت ها!:/
از اول همینطور حسود بودی 😂
آخی 😍 حالا بابا مامان بچه نداشتند؟ :))))