قبلاً نگاهم این بود که کسی با هر جمع و غریبه ای قدرت اینو داره که گرم بگیره و حرف بزنه درواقع اجتماعیه! اما الان نگاهم عوض شده احساس میکنم اون فرد خیلی تنهاست و با پر حرفی در هر جمعی حتی جمع های غریبه درواقع پشت تنهاییش قایم میشه! اونجایی نگاهم عوض شد و به این نتیجه رسیدم که چشمم به دختری افتاد که رفته بود ذرت بخره. و در عرض دو سه دقیقه ای که صندوقدار داشت ذرت هاشو حساب میکرد از اینکه مادرش بهش میگه لر نره بازار؛ بازار میگنده! گفته بود تا اینکه الان داره میره باشگاهو روانشناسه و فلان عزیزش رو از دست داده و نتونسته روی خودش راهکارهای روانشناسیش رو اعمال کنه و دو سال درگیر سوگش بوده و همیشه سبزی آماده میخره و دوستان زیادی از فلان قشر داره که خیلی مردمان خوبی هستن و... و من همون طور که پشتم بهش بود به این فکر میکردم که چقدر حرف میزنی زن!
دقیقا همینطوره
شدیدا با این که گفتین این فرد تنهاس وپشت حرفاش قایم شده رو قبول دارم