داشتنه بچه از جنس مخالفه خودت سختی های خودش رو داره. یکی از سختی هاش بحث پوششه. شاید تا وقتی آدم بچه نداره فکر کنه خب در صورت داشتن پسر بچه؛ تا پانزده سالگیه پسرش راحته! ولی واقعا اینطور نیست. درواقع شما از سه سالگی معذوریت داری. چون اون داره کنجکاوی میکنه و شما اگر اهل رعایت کردن باشی واقعا باید رعایت کنی. لباسای باز نمیتونی بپوشی؛ خیلی کوتاه و تنگ نمیتونی؛ تعویض لباس جلوش و حموم و این چیزام همه تحت الشعاع قرار میگیره. حالا این درباره ی خودته! وقتی دوتا بچه از جنس مختلفم داری اونم معذوریت های خودش رو داره. مثلا موقع تعویض پوشک دخترت نباید بذاری پسرت ببینه؛ حموم کردن داستان داره؛ پوشوندن لباس و ...
من از همین سن دارم سعی میکنم علیرغم اینکه پسرمو حساس نکنم تا کنجکاویش بیشتر بشه و وقتی سوال میپرسه سعی میکنم واقعیت هارو به زبون بچگانه براش بگم و الکی نفرستمش دنبال نخود سیاه؛ اما در عین حالم دارم بهش یاد میدم کسی به بدن کس دیگه نباید نگاه کنه جز مامان و بابا اونم موقع حموم کردن بچه ها. یا مثلاً دارم مناطق ممنوعه ی بدن که کسی اجازه نداده بهشون دست بزنه رو براش جا میندازم. یا اینکه مثلا لب و گردن جای بوس نیست و ... رو بهش میفهمونم. الان طوری شده که پسر ۴ سال و نیمه ی من کسی جلوش مثلا از حموم بیاد یا شلوار بخواد بپوشه یا هرچی؛ سریع چشماشو میبنده؛ البته خب منم با جایزه و اینا تشویقش میکنم. آنقدر که خودش در اینجور مواقع وقتی من چیزی نمیگم؛ یهو میگه: مامان چرا نمیگی چه پسر با حیایی دارم؟!...اینا در صورتیه که من اصلا الکی بچمو حساس نمیکنم و وقتی سوالی داره درست و بچگانه جوابش رو میدم. مثلا اونروز از من میپرسه دخترا دودول ندارن؟!( با عرض معذرت از حضار!) ... میگم چرا دارن ولی یه شکل دیگه ست. میگه چه شکلی؟ میگم صافه مال اونا... یا وقتی میخواستم بهش بگم لب جای بوس نیست اینجوری کردم توو ذهنش که از دهن آدما بوی بد میاد اونوقت میکروباشون میره دهن ما. یا موقع تعویض پوشک بچم هوار نمیزنم نبین نبین! اگر داشت میدید خیلی عادی میگم اه اه خواهری اهی کرده بوی بد میده! اونم خودش اه اه کنان میره اونور. اگرم نرفت من با هوار حساسش نمیکنم. هیچی نمیگم و هیچ کاری نمیکنم.
حالا همه اینا در صورتیه که خب خیلی از مادرها روی این چیزا حساسیت ندارن و به تبع اون تربیت هاشونم فرق داره. خب اینا شخصیه من کاری ندارم. فقط چیزی که شخصی نیست اینه که جفت پا میان توو تربیت آدم! مثلا عمه ی خود بچه ی من اونروز گیر داده بود من دوست دارم گردنت رو بوس کنم و گردنت خوشمزه ست! پسرمم هی به من میگفت مامان مگه گردن جای بوسه؟! و منم میگفتم نه پسرم! و خب عمه ش حرف خودشو میزدو جفت پا وسط تربیت بنده بود! و خون خونمو داشت میخورد و هی میخواستم رک بگم نگو بهش من کلی روی بچه کار کردم. هی خویشتن داری کردم!
نمیفهمم واقعا خیلی ها به جای اینکه بچه رو تشویق کنن چرا علاقه دارن بچه رو از راه به در کنن؟!:/ ... والا من خودم ببینم بچه ای کار مثبت میکنه یا حرف درستی میزنه درجا جایزه میدم تشویق میکنم. نمیدونم بقیه چه کرمیه دارن که دوست دارن تربیت بچه رو زیر سوال ببرن. اینه که روی مخه! ... این عزیزان... این!
چقدر خوب و مسئولانه به این موضوع نگاه کردی. خیلیها فقط شعار تربیت میدن ولی تو واقعاً عملگرایی. بچهای که از این سن با احترام به بدن خودش و دیگران آشنا بشه، تو آینده خیلی کمتر دچار آسیب میشه. آفرین به تو و به پسرت که انقدر فهمیدهست ❤️👏