بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

علیرغم اینکه اخبار رو سالها دنبال نمی‌کردم اما الان چند وقته حتی چندروزه خیلی بیشتر؛ دائم از این اخبار به اون اخبارم... میترسم...یکی از اقوام همسرم زنگ زده میگه فلان روز جنگ میشه... استرس بیشتر از قبل افتاده توو جونم... همسرم میگه مگه فلانی وزیر جنگه؟ زن زندگیتو کن کسی خبر نداره چی میشه... نشستم لباس زمستونی جمع کردم برای بچه هام بذارم گوشه ماشین بمونه! وسط لباسا نشستم گریه م گرفته؛ آخه چیو ببرم؟ کجا ببرم؟ زندگیم مگه توو چمدون جا میشه؟!... یاد یه صحنه از فیلم مدار صفر درجه افتادم... یه جا مسعود رایگان از کنار یه نونوایی رد میشه میبینه مردم در حال غارت کردن نونن؛ نفسش میگیره از این غم؛ از این غصه... من از فکر به این آینده قلبم میگیره... از اینکه آینده بچه هام چی میشه؟!... فرستادم همسرم بره شیر خشک پیدا کنه؛ وسط تهرانش به زور پیدا میشه...سردرد بدی گرفتم...هی میزنم کانال ۶ هی میزنم اینترنشنال که اونم یجوری روی مخمه ولی خب بالاخره میخوام‌ ببینم کی چی گفته؟! میخواد دوباره بزنه یا نه؟!...کی واقعا خواهان جنگه؟! بخدا که هیچکی نیست. هرکس هست وطن دوست نیست. جنگ چی داره جز نابودی؟! ویرانی؟ سالها عقب افتادن کشور؛ از بین رفتن دستاوردها... از بین رفتن بچه ها و جوون ها و آدم های بیگناه... از بین رفتن زندگی ها...من واقعا غمگینم... میزنم سه... داره مداحی میخونه... یا حسین خودت کمکمون کن...خدایا خودت ریشه ظلم رو از بین ببر ... من هنوز تصویر اون دختر از غزه  که باباش براش والعصر میخوندو بمب زدنو رنگش پرید توو ذهنمه...

حسین جانم سایت رو برندار از ما مردم شریف و مظلوم ایران...

نظرات (۴)

اول خط آخر اومد جلو چشمم خوندم حسین جانم سایت (سایه ت) رو برندار، تو دلم گفتم سایت چی ؟

منم از دیشب تو هول و لا افتادم .. توکل بر خدا و توسل به حضرات انشالله دفع شر بشه

پاسخ:
امیدوارم

یه زمانی یه قانونی رو وارد زندگیم کردم که حالا انقدر تنیده شده باهام که اصلا نمی‌بینمش و وقتی ناراحتیِ مثل شما رو می‌بینم یادش میفتم:

«برای مصیبتِ نیومده، عذا نگیر.»

امیدوارم قلبتون آرامش بگیره و همه بتونیم هیجاناتمون رو مدیریت کنیم.

پاسخ:
حرف شما کاملا درسته ولی من کلا آدم استرسی ای هستم. مادرمم همیشه بهم میگه کی فردا رو دیده تو آنقدر جلو‌جلو غصه ش رو میخوری؟!
من معمولا در همه چیز جلوجلو در حال استرس و ترس کشیدنم. اخلاق خوبی نیست می‌دونم. خودمم در عذابم. 

شما چرا به من نمی‌گید عزا رو اشتباه نوشتم؟

الان که پاسخ دادید و دوباره خوندم که ببینم چی گفته بودم یهو دیدم: این چیه دیگه مثلا؟ 😑

پاسخ:
من دوست ندارم به کسی بگم اشتباهات تایپیش رو.

البته این اشتباه تایپی نیست، و کاملا غلط املایی محسوب می‌شه. ((:

ولی یعنی متقابلا هم دوست ندارید اگر درست‌نویسی چیزی رو اصلا نمی‌دونستید کسی بهتون بگه که یاد بگیرید؟

پاسخ:
اگر اصلا نمی‌دونستم چرا دوست دارم بدونم. ولی معمولا من غلط املایی ندارم مگر اینکه اشتباه تایپ شده باشه. 
چون خودم اگر واژه ای رو ندونم چجوری نوشته میشه معمولا قبلش سرچ میکنم. من سبک نوشتاری خودم رو دارم. این با غلط املایی فرق داره.یعنی ممکنه نیم فاصله و ه چسبون و سایر چیزارو رعایت نکنم ولی این به این معنا نیست که نمی‌دونم. می‌دونم ولی این مدلی نوشتن رو راحت ترم.
ولی اگر شما یا سایرین حس کردید چیزی رو نمی‌دونم خوشحال میشم یادم بدید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">