همه اعضای خانوادم سفرن و به معنای واقعی کلمه عید به دلگیرترین حالت ممکن میگذره برام. خانواده همسرمم که هیچ خبری نیست. معمولا دعوت میکنن ولی فعلا کسی دعوتی نکرده. کلا یه شب فقط مهمون داشتیم. ماه رمضونم هست و در طول روز همسرم روزه ست و نمیشه جایی رفت. بعد افطارم بخوایم جایی بریم هوا سرد شده و با بچه نوزاد میترسیم. از طرفی برای یه بستنی خوردنم بخوایم بریم بیرون اونم تازه با ماشین نمیدونید چقدر با دوتا بچه کوچیک سخته و کلا عطاش رو به لقاش میبخشیم. سفره هفت سینمونم که کلا جمعش کردم سبزه ی عدسی هم که موقع خرید گفتم گندم میخوامو گفت گندم اینه و من برش داشتم و آوردم خونه دیدم عدسه! گندید و راهی سطل زباله ش کردم و خلاصه برای ما انگار نه عید نوروزی اومده نه عیدی رفته... همینقدر یخمکی سپری میشه!
من مامانمو میخوام:/
.:: چقدر خوب که دغدغه نوشتن دارید::.