یکی از چیزایی که ازش متنفرم اینه که توو مطب های دکترهای مختلف؛ خیلی ها مدلشون اینطوریه که دایم دارن به منشی گوشزد میکنن که من حاملم منو زودتر بفرست/ من بچه م خونه ست/ بچم قراره از مدرسه بیاد/ من حالم بده/ من پیرم/ من نمیتونم بشینم/ من .... بابا همه همینیم خب! بی درد و مرض دور هم جمع نشدیم که. خب من الان خودم نشستم برای سونوگرافی. مثانه م آنقدر آب خوردم اصلا دیگه نمیتونم بشینم...نوبتم یکربع به نه بوده؛ یکی که نوبتش نه و نیم بوده و گویا مادر پیرشون رو آوردن دایم از لحظه ای که اومدن گفتن اینو زودتر بفرست توو. حالا درست الان که نوبت منه بعد از دو ساعت معطلی همون خانم پیر رو فرستادن داخل . من نه از منشی ها ناراحتم نه دکتر. دقیقا از این مدل مریضا ناراحتم. الآنم بلند بلند خطاب به منشی اعتراضمو گفتم که کار ایشون درست نیست که نوبت بقیه رو میگیرن. هممون که اینجاییم حالمون بده خب. همراه بیمار جیکم نزد چون منتظر بودم آقاهه که از اول که اومده بود اصرار داشت مریضشو زودتر بفرستن توو؛ الان جیک بزنه بشورم پهن کنم:/ اه بابا خب دست بردارید از این مدل بودن؛ من خودم همیشه ساعت ها معطلی توو مطب ها رو به جون میخرم غرم نمیزنم؛ بهانه بچه و غذای روشن و شوهره توو ماشین و حال بدمم نمیکنم. ولی بدم میاد در شرایطی که همه حالشون بده یکی بچه زرنگ بازی در میاره. بابا من حالم بده بفهمید خانوم و آقای بزرگواری که جلوی من مادرتون رو فرستادید رفت توو!
آخیییییییششششششش!
به حالت قبل برگشتیم:))