یه دختربچه توو یه رقص گروهی که دوتا دوتا داشتن میرقصیدن؛ پسربچه ی رو به روش و هم گروهیش زده بود زیر گریه و باقی داشتن طبق تمرین پیش میرفتن جز این دوتا که سنشون شاید دو سال میشد!...دختربچه شروع کرد خودش تنهایی رقص رو ادامه دادن. من توو دلم با دیدنش به اعتماد به نفس نهفته ی این دخترک تحسین گفتم؛ به اینکه از همین کوچیکی یه شخصیت مستقلی داره که اجازه نمیده هیچکسی حاصل تلاش هاشو نابود کنه و اون مسیر خودشو میره و اجازه نمیده اتفاقات غیرقابل پیش بینی مانع کارش بشه. دقیقا به این فکر میکردم که این دختر بچه توو آینده چقدر موفق خواهد بود و چقدر شخصیت جالبی خواهد داشت که یهو دیدم یکی نوشته: این یعنی دختره اصلا همدردی و همدلی رو بلد نیست که این خیلی بده!