عشق در سال ششم ازدواج نه سورپرایزهای عاشقانه است، نه صبح تا شب حرف های عاشقانه است، نه صبح تا شب حرکات رمانتیک است. عشق نصف شب یا صبح زودی ست که بیدار میشود تا برود از توالت فرنگی ای که در حمام است استفاده کند. حمامی که داخل اتاق است، همان وقتی که چراغ حمام را روشن نمیکند تا بیدار نشوی، همان نصف شب ها یا صبح زودهایی که میفهمم از سایه اش، داخل حمام و جلوی در حمام در تاریکی همینجوری ایستاده و بیرون نمی آید، چرا؟ چون فلاش تانک توالت فرنگی خراب شده و وقتی میکشی صدای دلخراش و نسبتا بلندی میدهد و من هرصبح با چشمان نیمه بسته و بازم میبینم که آنقدر داخل حمام می ایستد تا صدا قطع شود بعد در را باز کند که نکند با صدا بیدار شوی...
چه عاشقانه زیبایی... 🥲😍