خب فرزندان من چون خوابم نمیبره گفتم بیام برم براتون بالامنبر و از یه راز دیگه پرده بردارم:/ یه چیزی همین اول کاری بگم؛ ببینید بچه ها اینایی که من میگم شاید برای خیلی ها مسخره یا ساده یا غیرکارساز بیاد، ولی واقعیت اینه که پشتش یسری تجارب و آزمون و خطاها بوده و دوست دارم بنویسم به این قصد که شاید کمکی کنه به کسی برای داشتن یه زندگی آروم تر و با کیفیت تر. چون من در طول زندگی مشترک فهمیدم خیلی جاها شاید نتونی همسرت رو مستقیما تغییر بدی ولی با تغییر روش هات توو زندگی خیلی چیزها خود به خود تغییر پیدا میکنه به جهت مثبتش.
خب این راز سوم رو برای اینکه چگونه زنی تفلون و روی مخ شوهر نباشیم یا چگونه زنی جذاب باشیم اختصاصش میدم به این پست.
خب بهتره برم سر اصل مطلب. یکی از مواردی که به ضرس قاطع میگم همه ی ما خانوما اهلشیم و شاید هیچوقت کسی به رومون نیاره و خودمون خبر نداشته باشیم که چقدر برای شوهر منفوره این حرکتمون و چقدر مارو از چشمش میندازه و چقدر کوچیکمون میکنه در نظرش، اینه که از خونه ی هر کدوم از فک و فامیلاش میایم مثلا به خیال اینکه داریم درد و دل میکنیم شروع میکنیم از اینکه فلانی چرا این حرف رو زد و بهمانی چرا فلان کارو کرد و یا توو بحثا و دعواها حتی در غیر بحث ها و دعواها شروع میکنیم به گفتن عیب ها و ضعف های اخلاقی و رفتاری خانوادش و اشتباهاتشون؛ یعنی به زعم شما اشتباهات و ضعف های اخلاقی و رفتاری اونا، ولی به زعم شوهرتون و در نگاه اون شما درواقع دارید ایراد میگیرید، دارید بدگویی میکنید، شما گذشت ندارید، شما زودرنجید، شما دارید میرینید به اعصابش:|، شما دارید آرامش رو ازش میگیرید، شما دارید اونو بین خودتون و خانوادش قرار میدید، شما از هرجایی برمیگردید یه عیب و ایرادی روی خانوادش میذارید، شما پای اونو دارید از تمام رفت و آمدها با خانوادش میبرید، و در نهایت در نگاه اون این شمایید که ایراد گیر و بَدید!
از اونجایی که خانوما تا پای گور هم معمولا این اخلاقشون رو کنار نمیذارن و معمولا هرچی ببینن و بشنون که به مزاجشون خوش نیاد یا بهشون بربخوره یا اصلا در واقعیت واقعا رفتارها و اخلاق های ناراحت کننده و آزار دهنده ای از خاواده همسر ببینن میان گلگیش رو به شوهرشون میکنن و به خیال خودشون اونم به دفاع از این برمیخیزه و مشت محکمی بر دهان استکبار میزنه و میگه اره تو حق داری! ولی خب زهی خیال باطل و در واقعیت، در بهترین حالتش در برابر گلگی های شما سکوتم که کنه، که معمولا نمیکنن و تعصب به خرج میدن و دفاع میکنن از خانوادشون و اگر خیلی کش بدید دوتام اونا میگن، بازم توو دلشون هربار که بد میگید( از نظر خودتون واقعیت ها رو میگید) دارید اونارو زجر میدید و یه پله از عزیز بودن نزدش سقوط میکنید پایین.
خب حالا راه چیه چاره چیه. ببینید من به عنوان یه خانوم خب باید بگم که خدایی اخلاق آقایون توو یسری چیزا واقعا بهتر از ماست. مثلا همین که اکثر آقایون وقتی میان توو جمع های خانوادگی ما، معمولا انقدر روحیه ی بی خیال و مثبت اندیش و جنبه ی بالایی دارن که اصلا نه از شوخی ای ناراحت میشن، نه متوجه تیکه ای میشن، نه حرفی بهشون برمیخوره، نه رفتاری ناراحتشون میکنه، نه اصلا دنبال این خاله زنک بازیا هستن. و حالا ما خانوما، بعد از بازگشت از مهمونی های خانواده شوهر، معمولا یه چیزی بهمون برخورده و به مزاجمون خوش نیومده، از حرفی ناراحت شدیم، از رفتاری بدمون اومده، و هزارتا داستان های دیگه که من میگم اصلا همش حق. یعنی من میگم اصلا ماها واقعا حق داریم که ناراحت بشیم و یه چیز واقعا ناراحت کننده پیش اومده و داره مارو رنج میده و ما خیلی در عذابیم، حالا میایم چیکار میکنیم؟ خب کسیو حز شوهر نداریم که بریم بهش بگیم و بفهمونیم که چه اتفاقی افتاده و کی چی گفته و ما جقدر ناراحت شدیم. اما از اونجایی که معمولا بلافاصله بعد از مهمونی توو ماشین تا مقصد که خونه ست رفتیم براش بالا منبر و داریم همینجور میگیم که اره فلانی فلان حرفو زدو و چرا بهمانی این کارو کرد، و به خیال خودمون داریم درد و دل میکنیم ولی متوجه لحن عصبانیه خودمون نیستیم، در ذهن همسرمون ما داریم یسره غر میزنیم تا مقصد و ایراد میگیریم و اگر همسر شما خیلی اروم و پخته هم باشه و در بهترین حالت جوابتون رو نده و تعصب به خرج نده و سکوت کنه ولی توو دلش تا همون مقصد داره میگه چه گهی خوردم دوباره اینو برداشتم بردم توو خانواده خودم!
اینوسط یه چیزی لای پرانتز باید بگم، اونم اینکه آقایون معمولا خودشون بهتر از هرکس دیگه واقفن به اشتباهات و فرهنگ های غلط و رفتارهای نادرست خانوادشون، ولی بازم دوست ندارن شما اونارو بگید. یک حقیقتی اینوسط وجود داره اونم اینه که شما زنه چندساله ی این فردی و اونا خانواده ی چندین ساله. با تمام عیب ها و ایراد هاشون، با تمام اشتباهاتشون ولی اونا از یه خون هستن، همسرتون روشون تعصب داره و در بهترین حالتم که بدونه خانواده ش چه رفتارهای غلطی دارن باز از شما انتظار گذشت داره! و چیزی که ما انتظار داریم یعنی اینکه به دفاع از ما برخیزه:/ در اکثر مواقع تهش ختم میشه به دعوا و بحث بینتون و دفاع نمیکنه که هیچ، تازه انگ ایرادگیر بودن و زودرنج بودنم بهتون زده میشه و دوتام شمارو مستفیض میکنه از خانوادتون!
برای همون من طبق تجربه میگم، هروقت از هر رفتاری یا حرفی در خانواده شوهر رنجیدید، اگر اون حرف واقعا چیز مهمی نبود، اگر اون رفتار واقعا روی زندگی شما اثری نداشت و فقط یه حرف و رفتار تیکه امیز یا ناراحت کننده ی مقطعی، یا خاله زنک بازی بود، یکی از این دو گزینه رو انتخاب کنید: یا خودتون رو بزنید به کوچه علی چپ و نشنیدن که زندگی مشترک در طول سالها بهتون یاد میده که خیلی وقت ها تنها راه همینه و حتی بهترین راه برای ارامش اعصابتون، یا اگر خیلی داره رنجتون میده خودتون خیلی مودبانه جوابی بدید که هم نگن چه عروس پاچه ورمالیده ای همم دیگه کسی جرات نکنه اون رفتارو تکرار کنه. و همین وسط دوتا چیز در گوشی: ( اولیش: اگر جواب دادید هرگز به همسرتون نگید که جواب مثلا فلانیو دادم، کلا نگید. چون بعد اون همسرتون فکر میکنه که شما دیگه داری جواب همه رو میدی و دو متر زبون داری و داری خانوادش رو قورت میدی:|... پس جوابم اگر دادید به همسرتون نگید اصلا و اگرم خانواده شوهرتون رفتن بهش گفتن شما فلان و بهمان کردید و گفتید، سینه سپر نکنید که آره گفتم خوبم گفتم چون فلانی هم فلان حرف رو زد و منم جوابشو دادم!... اصلا و ابدا... به جاش خودتون رو بزنید به اون راه و بگید نه من جوابی ندادم، اینو بهم گفتن منم معمولی اینو گفتم وگرنه من میدونی که اصلا اهل جواب دادن به کسی نیستم و بی احترامی نمیکنم!.... :|.... اما دومیش: هیچوقت توو جمع های خانوادگی علی الخصوص خانواده همسر گستاخ و حاضر جواب نباشید. حتی اگر رفتارهای واقعا ناراحت کننده هم دیدید هیچوقت مستقیم جواب ندید، نذارید یه چهره ی پاچه ورمالیده از خودتون توو اذهان بمونه. یاد بگیرید همیشه با سیاست رفتار کنید. اگر بناست جوابی هم بدید باید در کمال ادب و احترام و غیر مستقیم باشه. بذارید در نظر همسرتون شما همیشه مودب و مظلوم باشید:/ حتی وقتایی که توو یه جمع هستید و کسی بهتون حرفی میزنه و حتی داره بحث ریزی هم شکل میگیره یجوری رفتار کنید که همه بعدش نگن مقصر شما بودی، فکر نکنید حاضر جواب باشید و بشورید و پهن کنید مدال میدن، خیر این کارا برای یه عمر براتون عواقب داره چون اینجا ایرانه و شما تا اخر عمر با خانواده ی طرف چشم توو چشمی. پس مودبانه رفتار کنید همیشه و همیشه. بذارید اگرم جواب کسیو دادید انقدر چون توو اذهان خوبید که بعدش بقیه توو خلوت خودشون بگن تقصیر شما نبود فلانی حرف ناروا زد اینم فقط جواب داد). پس یا گذشت کنید و خودتون رو به کوچه علی چپ بزنید که شمارو به همین راه توصیه میکنم که به شدت برای آرامش خودتون موثره و یا به راه دوم عمل کنید که خودتون از حق خودتون دفاع کنید و به همسرتون نگید. اون که اون رفتارو با شما نکرده، اون که اون حرف رو به شما نزده، پس عملا اون مقصر نیست و مستحق ریده شدن به اعصابشم نیست( با عرض معذرت) پس یاد بگیرید اگر نمیخواین گذشت کنید به همسرتونم نگید و خودتون از خودتون دفاع کنید..
خب این برای موارد پیش پا افتاده. اما گاهی مسائلی میش میاد که اصلا بحث خاله زنکی نیست و شما حتما باید به همسرتون بگید. در آروم ترین حالت ممکن، بشینید حرف بزنید و بگید این اتفاق افتاده و شما رنجیدید و وقتی هم میخواین از بدی های خانوادش بگید توصیه من به شما جوانان اینه که ده دقیقه بیشتر کش ندید. چون بیشتر از ده دقیقه اگر گفتید و کش دادید و غر زدید اون شروع میکنه به دفاع کردن و تعصب به خرج دادن. ولی تا ده دقه ظرفیت گوش دادن داره:/ یعنی اگرم خواستید غری من باب خانواده شوهر بزنید خیلی کوتاه بزنید و ول کنید برید! تا صد سال نگید که تهش برسه اینجا که یه هفته خونتون شده باشه میدون جنگ.
اینوسط یه اخلاق گند دیگه هم ما خانوما داریم که خیلی وقت ها یسری چیزا توو خانواده همسرمون میبینیم مثل یسری فرهنگ ها و اخلاق ها و سبک های زندگی که متعلق به خودشونه که اصلا به ما ربطی نداره و کسی کاری به کار ما نداره و روی زندگی مام اثری نداره ولی ما باز اونارو چماق میکنیم میزنیم توو سر شوهرمون چپ و راست. که واقعا اینم در گوشی میگم که ادم باشیم و به خودمون بیایم. اینکه بقیه کارایی میکنن که با سبک زندگی ما متفاوته از پوشششون گرفته تا اعتقاداتشون تا نحوه ی خرج کردنشون برای زندگی هاشون تا تربیت بچه هاشون تا نحوه ی پذیرایی از مهمون و مهمون داریشون تا رفتارهای بین زوجینشون تا هزارتا چیز دیگه به ما ربطی نداره و از همه مهم تر به شوهرمونم ربط نداره. پس آرامش زندگی خودتون رو الکی به فنا ندید. چون هر بدگویی از خانواده شوهر یه تیر خلاص برای بی ارزش تر شدن شما در ذهن همسرتونه. و بدگویی ها و ایراد گرفتن های شما به شدت روی مخشه، و ارامش رو ازش میگیره و در نظرش کوچیک میشید.
و در اخر به ضرس قاطع میگم که از بین تمام بدگویی ها و ایرادات اونی که دیگه تیر خلاصِ خلاصه بدگویی از مادرشه. مادر یجورایی خط قرمز هر پسریه حتی اگر خیلی هم متواضع باشه و چیزی بهتون نگه که معمولا بعیده ولی مطمئن باشید هیچی به اندازه ی اینکه از مادرش بد بگید( ولو واقعیت هارو هم بگید) براش منفور نیست و در نگاهش تفلونتون نمیکنه. بدگویی از سایر اعضای خونواده همه یه طرف، مادر هم یه طرف. اگر واقعا دوست دارید از چشمش بیفتید و منفور بشید حتی اگر هیچوقتم نفهمید! عیب و ایرادهای مادرش رو بگید و یه روزی به خودتون بیاین ببینید یه ادم سرد جلوتونه و نفهمید از کجا خوردید:/
پس در اخر بازم یه چیز درگوشی و تجربه ی خودم: سطح و عمق خودتون رو بالا ببرید و روش کار کنید، اونقدر که حرف و رفتار بقیه نتونه شمارو ناراحت کنه و اگرم کرد اونقدر در سطح خودتون ندونید که فراموشش کنید. زندگی خودتون دوتا ارزشش از همه چیز بالاتره، یاد بگیریم واقعا هیچکس و هیج چیز و هیچ رفتار و حرفی ارزش اینو نداره که حتی به اندازه یک دقیقه آرامش زندگیمون رو از بین ببریم. نه زیبایی ظاهری نه اندام نه دستپخت خوب نه هزارتا چیز دیگه که ما فکر میکنیم مرد رو به زنی جذب میکنه، به اندازه ی ارامشی که بلد باشید بهش هدیه کنید برای مرد جذب کننده نیست. توو همه چیز صد باشید ولی مدام ارامشش رو بهم بزنید ازتون فراری میشه ولو خیلی نامحسوس و ریز ریز. زندگی شما چیز باارزشیه، رفتارهای غلط بقیه و خانواده ربطی به همسر شما نداره و اون مقصر و مسئول رفتار بقیه نیست که بخواد پاسخگوتون باشه. گذشت کنید خیلی جاها و گوشاتون رو در و دروازه کنید و نذارید آدم ها بتونن ارامش رو از زندگیتون بگیرن... چون هرچی از زندگی مشترکتون بیشتر بگذره و بیشتر برگردید عقب فقط اونجاهایی بیشترین پشیمونی رو داره که به خاطر یه مشت حرف خاله زنک و بقیه روزهاتون رو خراب کردید و آرامش همو بهم زدید.
دست مریزاد پست خیلی خوبی بود. بعنوان مردی که حداقل یبار شهید شده (زن گرفته) واقعا نکات درستی رو گفتید.