بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

دختر خیلی نازی بود... خیلی ناز... از این دخترهای ظریف و کوچولو با تمام لوندی های دخترانه... آرایش ناز، موهای بافته ی تا روی کمرِ ناز، لباس های بامزه ی ناز... وقتی در نگاه منی که خودم همجنس اش هستم او ناز بود، قطعا در نگاه خیلی های دیگر هم بود... همان طور که حرف میزد، حتی صدایش هم ناز بود... در تکاپو برای گذاشتن استوری در اینستا بود، از این کلیپ های تازه مد شده که مثلا امیرها بگیر نیستند و ممد ها بگیرند!... او هم میخواست گمانم در وصف حمیدها چیزی بگذارد و حمید ببیند!...حتی اسم اش هم بر نازی اش می افزود... عمیقا دلم میخواست بغلش کنم و بگویم تو با این حجم از نازی توروخدا برای جذب کسی کاری نکن، بگذار برای خواستن ات، برای داشتن ات، التماس کنند، بمیرند!

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">