سرم را گذاشتم روی پاهایش، که درواقع از مبل نیفتد و سرم تکیه گاهش باشد... دیدم دارد موهایم را ناز میکند و سرم را هی بوس میکند...دردت به جونم:(
سر سودا مال تو
همه دردا مال من
همه دنیا مال تو
همه صحرا مال من
همه اشکا مال من
همه فردا مال تو
همه راه ها مال تو
همه آه ها مال من
فعلا که مرحلهٔ مادرش برامون قفل شده 😂
این طوری که هم‌نسلای ما پا روی گاز گذاشتن و حتی از ما کوچیک‌ترها هم سرعتی دارن متاهل و بچه‌دار میشن، احتمالاً آخرش من بمونم و حوضم، به قصد تماشای جهان! :))
تو مهربون مامان این پسری
تا الان که ما هر چی یهویی دیدیم، یهویی رفتن و از دست دادن بوده، ایشالا که یه بارم یهویی اومدن و شدنِ یه چیزی رو ببینیم...
الهی الهی الهی 😍😍😍