بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

بدون هیچ حرف اضافه ای اومدم بگم اگر میخواین یه کم حال دلتون خوب بشه حتما فیلم " بدون قرار قبلی" رو ببینید. بینهایت قشنگ، متفاوت، آروم و بینهایت حال خوب کن...

نظرات (۷)

عنوان رو دیدم فکر کردم بدون قرار قبلی الان مشهدی و حرم امام رضا !

هی تو دلم گفتم بیام بگم زیارتت قبول که با خوندن پستت ، متوجه عنوان پست شدم.

 ایشالا بطلبه برین ❤

 

 

 

+

سلام

بشخصه ممنونم بابت معرفی فیلم های که می بینید .

 

پاسخ:
سلام عزیزم. از قضا فیلم رو ببین که بی ارتباط نیست.
انشالله... دلم واقعا داره پر میکشه...
قربونت عزیزم

مصطفی زمانی که فیلم بد بازی نمی کنه😎💕💕❤

پاسخ:
اصلا ازش خوشم نمیاد خیلی ماسته:دی

اهنگرانی خوب بازی کرده بود. مصطفی زمانی کمی بی‌حال بود. شخصیت بیاد ماندنی فیلم، الهام کردا و خانواده بانمکش بودن. اینکه تصویری از پدر نمی‌بینیم ولی حضور روحانیش چندجا حس می‌شد، جالب بود. صابر ابر نچسب بود.

فیلم دلنشینیه و اهمیت خانواده و سنتها رو نشون می‌ده.

پاسخ:
از قضا نه از پگاه اهنگرانی نه از مصطفی زمانی خوشم نمیاد ولی خب فیلم خیلی قشنگی بود. و اتفاقا من فکر میکنم مصطفی زمانی گرچه کلا بازیش ماسته! ولی برعکس اینجا توو این فیلم به نقشش میخورد.
الهام کردا همون دخترخالهه بود؟ منم موافقم خیلی شخصیت دوست داشتنی ای داشت.
کلا این فیلم در مورد پدر بود که! :/
صابر ابر اصلا به نقش وکیل نمیخورد ولی در کل بهم ثابت شده هر فیلمی صابر ابر بازی کرده معمولا اون فیلم قشنگه چون میدونم هر فیلمی بازی نمیکنه.
الکس اون بچه هم خیلی خوب بازی میکرد حالا نمیدونم واقعا اوتیسم داره یا بازیگره ولی اگر بازیگر بود خیلی فوق العاده بود.

ولی من خیلی دوسش دارم و عشخ منه و... این داستانا 

پاسخ:
درسته:/

بله الهام کردا دختر خاله‌ش بود. نکته‌ای که درباره ابر گفتید، جالب بود. پس کارهاشو دنبال کنم 😊👍

داستان فیلم در مورد پدر بود، ولی صرفاً به روایت پدر از زبان بقیه، اکتفا نشده بود. نمی‌دونم تایید می‌کنید یا نه، ولی انگار پدر یه جاهایی حضور داشت.

ابتدای فیلم که راننده رو نمی‌بینیم ولی تو جاده داره میره و به اون اسیاب بادی می‌رسه. بعد جسدی که روش پوشونده شده. و ازونجا به بعد گویی یک شخصی نامرئی هم در فیلم حضور داره. مثلا موقع دفن پدر، لحظه‌ای که دختر نگاهش به قبر و خاک ریختنه، دوربین حرکت خیلی آرومی رو به بالا داره. گویی پدر مستقیما داره به دخترش نگاه می‌کنه. یا تو اون خونه قدیمی روستا، در یک لحظه که افراد حضور ندارن، انگار کسی از پله‌ها بالا می‌ره و از پنجره به نمای کوهستان نگاه می‌کنه. درواقع پدر از چشم دوربین به همه چیز نگاه می‌کرد.

لحظه اوج معنایی فیلم هم اونجاست که دختر لبتاب پدر رو باز می‌کنه و می‌فهمه قبلا با پدرش چت می‌کرده، حتا وقتی ایران نبوده. شعری که در قطار نمی‌تونه بدرستی بخونه و همون شعر روی سنگ قبر پدر حک می‌شه، یجور میراث ادبی برای دختره. یعنی پدر (بعنوان نماد سنت و فرهنگ) قادره به زندگی معنا بده!

پاسخ:
والا من مثل شما آدم عمیقی نیستم و به تبع فیلم ها رو هم با این عمق و زوایا نمیبینم:)
اینجور که شما گفتید باید از اول فیلم رو ببینم.

اختیار دارید. فقط حسمو نوشتم... بله ارزش دوباره دیدن رو داره

پاسخ:
اندفعه باید با جزئیات ببینم.

من از همه بیشتر با پدرش همذات‌پنداری کردم.

اتفاقا سال‌ها به اون روستای کنگ رفت‌ و آمد داشتم :)

در کل در حد یه بار دیدن بد نبود ولی من به شخصه توقع بیشتری ازش داشتم 

پاسخ:
برعکس من اصلا پدره رو نفهمیدم! و تمام مدت فیلم گفتم اینکه اگر واقعا عاشق دخترش بود و بعد مرگش تونست پیغامی به دخترش برسونه یعنی به دختره دسترسی داشت پس چرا توو حیاتش نکرد؟ و وقتی آخر فیلمم فهمیدم دوسال با دخترش چت میکرده بیشتر برام غیر ملموس شد داستان که کسی که عاشق دخترشه و چشم انتظارش چرا هیچوقت به دخترش مجالی نداد تا وجود پدرش رو داشته باشه؟ اینکه بگیم زنش خواسته بود نباشه، درست، ولی وقتی پدری رو در فیلم دارن نشون میدن که سی چهل سال به یاد دخترش زندگی کرده اونوقت چجوری نخواسته هیچوقت دخترشو ببینه یا دخترش بیاد اونو ببینه؟ و یه ذره این مدل پدر غیر واقعیه.
ولی من حس و حال فیلم رو خیلی دوست داشتم.گاهی یه فیلمی هیچ چیز خاصی نداره ولی در عوض حالت رو خوب میکنه که به نظرم این فیلم واقعا حال خوب کن بود. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">