ما که نفهمیدیم برای چه دارد بوق میزند ولی خب دستش را گذاشته بود روی بوق و بعد هم که از بغل ما انداخت رفت سرش را آورد بیرون و نعره زد: اُسکُل...گفتم با ما بود؟ گفت اینطور به نظر می آید!...هار هار خندیدیم:|... بله ما هار هار خندیدیم و به دسته ی عینکمان هم نبود و برای بی فرهنگی ات از ته دل تاسف خوردیم صاب ۲۰۶!