بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

الان که بعد چندین روز کار بی وقفه تازه تونستم دراز بکشم و مارس گاز بزنم باید بگم در آخیش ترین حالت ممکنم و این‌ لحظه رو با همه ی وجودم برای همه آرزو میکنم... بعد ۴۰ روز بازسازی بالاخره اومدم توی خونه ی محبوبم که سالها بهش فکر کردم. با اینکه رسما از دیشب زیر سقف این خونه دارم‌ زندگی میکنم و روزای ماقبلش توو بازسازی بودیم و منزل پدر و مادرم ولی خب انگار هزارساله توو این خونه دارم زندگی میکنم... از سختی بازسازی، از خاک و خل وحشتناکی که تمام زندگیم رو برداشته بود، از چندین روز بیست و چهارساعته تمیز کاری و چیدن وسیله، از ۴۰ روز کار بی وقفه ی همسرم که خودش صفر تا صد همه ی کارارو کرد، از هنوز کلی ریزه کاری که مونده مثل خریدن دستگیره، بتونه کردن کنار حموم، چسب زدن پشت سینک و کلی کار مونده ی دیگه که بگذریم باید بگم خدایا شکرت. ما یه روز بالاخره آرزوهامون رو زندگی میکنیم فقط کاش بعدش یادمون نره یه روزی همون چیزایی که الان برامون عادی شده قبلا آرزوی دور و درازمون بوده...خلاصه که سلام منو میشنوید از خونمون!

نظرات (۳)

سلام تو را می‌شنویم از خونه آرزوها 

تنور خونه ات گرم رفیق 

پاسخ:
ممنونم ابان عزیزم

حالت رو خریدارم دختر.

به خوشی و سلامتی ان‌شاالله.

 

پاسخ:
ممنونم عزیزم
  • ویــ ـانا
  • به سلامتی عزیزم 😍

    پاسخ:
    ممنونم عزیزم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">