داشتم فکر میکردم واقعا آنچه ما برای یک زندگی نیاز داریم دقیقا همین چندتا وسیله ی اندک است که ما هنوز جمع نکرده ایم. یعنی رختخواب، فرش، دوتا قاشق و یک سینی، دوتا لیوان و یک قابلمه و یک ماهی تابه، قوری و کتری، دو دست لباس، تلویزیون و یخچالی که گذاشته ایم روز آخر جمع کنیم. واقعا ما در این چندروز فقط به همین چندقلم نیاز داشتیم و همین ها را فقط داخل جعبه نکرده ام تا روزهای باقی مانده در این خانه را بشود سر کرد...داشتم فکر میکردم چقدر شیک و مجلسی و نامحسوس در طی قرن ها از ساده زیستی بشر رسید به اینجا که باز هرچه میخرد کم است!...ما همه درگیر تجمل گرایی و مصرف گرایی شده ایم و یکجوری غرق شده ایم که اصلا نمیتوانیم از آن بیرون بیاییم. اصلا خودم را میگویم؛ مثلا الان کسی به من بگوید مبل نداشته باش و پشتی بگذار قبول خواهم کرد؟ قطعا نه...بحثم این نیست که خب نسل به نسل وسایل بهتری برای آسایش بشر آمد و خیلی از چیزهایی که ماها در خانه هایمان داریم برای آسایش بهتر است، بحثم این است اصلا ما به خیلی از چیزهایی که الان در خانه مان داریم نیاز داریم؟!
سلام به شما :)
من فکر میکنم از وقتی که خرید کردن شد یه راه برای تمدد اعصاب و برای سبک کردن بارهای روانیمون همچین شدیم .