بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

راست اش را بخواهم بگویم در نگاه اول به چشمم پسری از همین پسرهای قرتیه امروزی آمد‌. حتی وقتی فامیلی اش را به همسرم میگفتم و داشت مشخصاتش را میپرسید که ببیند همان دوست اش هست یا نه، در توصیف ظاهر او خیلی سرسری گفتم: یکی از همین پسرهای اوباش دیگر!... ما درست لحظه ی اذان با او قرار داشتیم. البته که چند دقیقه ای مانده بود به اذان... برایمان چایی ریخت و روی میز هم شکلات و بیسکوییت بود...اصرار که کرد برای خوردن، فهمید که روزه ایم... راستش دفعه ی اول خیلی به او نگاه نکرده بودم چون اصولا من آدمی هستم که خیلی نگاه نمیکنم. اما اینبار چون جلوی چشمم نشسته بود تیپ و استایل اش را بهتر میدیدم؛ شلوار زاپدار و دستانی خالکوبی و... اذان را که زدند دوباره تعارف کرد که بخورید... گمانم ۵ دقیقه ای از اذان گذشته بود که یک شکلات باز کرد و با خنده گفت روزه ی منم قبول باشد و بعد با چایی خورد... لحن او کاملا شوخی میامد...اما من ناخودآگاه پرسیدم روزه بودید؟ خیلی جدی و مودبانه گفت بله... واقعا تعجب کرده بودم، گفتم جدی؟... دوباره با نیمچه لبخندی گفت بله...گفتم نه اینکه دیگر جوان ها روزه نمیگیرند آدم تعجب میکند یک جوانی را میبیند که روزه است... راستش دیگر رویم نشد بگویم جوانی با شمایل شما...تمام مدت با خودم گفتم وای که چقدر قضاوت کار ما نیست و برازنده ی خداوند است..‌ وای که چقدر نمیتوانی تشخیص دهی چه کسی با خداست و چه کسی نیست... برایم تعجب آور بود جوانی با دستانی خالکوبی مقید به ماه رمضانم باشد. امان از تمام قضاوت هایمان...خدا ببخشد فقط...

نظرات (۱)

یکم عجیبه ولی نکته اینه که روزه گرفتن حتی با نماز خوندن هم‌جمع نمیشه تو نسل ۷۰ به بعد. یعنی طرف ممکنه نماز نخونه ولی ماه رمضون روزه بگیره و نماز بخونه.

بعد نکته‌ی بعدی اینه که من دوستی دارم که اساسا اعتقاد خاصی به حجاب نداره. یعنی اینطور بزرگ نشده که حجاب مهم باشه. لباس باز نمیپوشه ولی جزو حجاب‌دار هم نیست. ولی این بزرگوار هم روزه میگرفت. کلا تو این نسل پوشش و اعتقادات لزوما باهم رابطه‌ی مستقیمی ندارن

یک‌نکته‌ی دیگه هم هست که خالکوبی رو ممکنه در سنین نوجوانی زده باشه تحت جو اینا و خب کلا هم من زیاد دیدم طرف نمازش ترک نمیشه ولی حجاب نداره یا چیزای این مدلی از انتخابی عمل کردن.

حالا کلا همه‌ی اینارو به جهت به اشتراک گذاری تجربیات گفتم.

نکته‌ی سوم اینه که

پاسخ:
کلا اعتقادات  و پایبندی به دین به نظرم واقعا چیزیه که اصلا قابل تشخیص توو کسی نیست و هیچ جوره نمیشه کسی رو در این زمینه ها قضاوت کرد.
مثلا من دوستی دانشگاه داشتم که از تمام بچه های کلاسمون قرتی تر بود. یه دانشگاه برای دوستی باهاش صف کشیده بود. بعد نماز اول وقتش ترک نمیشد. یا کسیو میشناسم مقید به حجاب نیست و جلوی نامحرم اصلا رعایت نمیکنه و همیشه بدون روسریه ولی نماز و روزه ش برقراره بعد مثلا الان خونه ما افطار وعوت باشه تا لحظه ی اذان روسری سرشه دست به نامحرمم نمیده بعد ادان رو میزنن اولین کاری که میکنه روسریشو درمیاره. یا حتی کسیو میشناسم نه نماز میخونه نه روزه میگیره حتی به پیامبر میگه داعش! بعد اما امام حسین رو فقط قبول داره و کسی توو محرم جلوش آهنگ بذاره میگه قطعش کن. 
کلا آدم قضاوت نکنه که فقط کار خداست واقعا.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">