واقعیت اینه که نشستم الان روی مبل خونمون و از همه جای خونمون بوی وایتکس و رایت و خلاصه عید نوروز میاد!... و این لحظه از زندگی برای یک بانوی متاهل از زیباترین و ملکوتی ترین لحظات زندگیه و حاضر نیستم با هیچی این لحظه رو عوض کنم:/... و اومدم بگم فکر نکنید من توو پست پایین همینجور باقی میمونم، خیر، من طاقت گند و کثافت برداشتن منزل رو ندارم فلذا از صبح که چشم باز کردم دارم میشورم و میسابم و کوکب خانم زن باسلیقه بازی درمیارم و الان تازه نشستم وسط خونه ی دسته گل شده و دارم قهوه میخورم و در آخیش ترین حالت ممکنم.
کدبانو و تمیز و باسلیقه و آشپز پنجه طلا و خلاصه همه چی تموم! کی بودم من؟:|
احسنت !
خوشا بحال اهل خانه تان !