از همین تریبون از مخترع بیسکوییت باغ وحشی نهایت تشکر و قدردانی را دارم که الان دقیقا بیشتر از دو ساعتی میشود که پسرک مارا مشغول خودش کرده است و دست از سر کچل مادر برداشته است. فلذا برای مادران خسته و له و کمپوت گلابی عرض کنم که هروقت دیگر ندانستید چگونه فرزندان دلبندتان را سرگرم کنید و داشتید زیر چرخ دنده های مادری خرد و خاکشیر میشدید به بابای بچه بگویید یک بیسکوییت باغ وحشی بخرد بیاورد بردارید بریزید جلوی طفلتان هم تنوع شکل هایش برایش جالب است، هم میخورد، هم دوساعت برای خودش با آنها بازی میکند و از ظرفی به ظرف دیگر منتقل میکند. البته خیلی ایده ی امیدوارکننده ای نیست چون کلا بعد از دوساعت این خوراکی هم برایش تکراری میشود و تا چندهفته دیگر برایش جذابیتی ندارد و باید دنبال چیز جدیدی باشید اما خب برای اولین بار و نجات دو ساعته خوب است. فلذا همه با هم بر روح پرفتوح مخترع بیسکوییت باغ وحشی درود میفرستیم و برایش فوت میکنیم باشد که رستگار شود...البته که در خانه ی ما الان آن دو ساعت گذشته است و تمام بیسکوییت های باقی مانده روی فرش ریخته شده است و نامبرده دارد روی بیسکوییت ها آب میریزد و فرش های دلبندم که روزی روزگاری تعصب وحشتناکی رویشان داشتم عملا دارد به چوخ میرود و نشسته ام بر روی مبل و نگاه میکنم و دریچه آه میکشد!
یادش بخیر اون موقع کودکستان بودیم بیسکویت باغ وحش دونه دونه با ذوق درمیاوردیم می خوردیم. من شیر و فیل رو یادمه. باورم نمیشه 25 سال گذشته