یه روزی داشتم به این فکر میکردم که بعد از مرگ ما خب تا یه جایی یکی از قبلیه ی! ما هست که ممکنه یادمون کنه ولی اونام بالاخره میمیرن و یه روزی میرسه که هیچکی توو این دنیا نیست که مارو بشناسه و همه ی نوه و نتیجه و نبیره و ندیده های ما هم میمیرن و حتی یه نفرم دیگه وجود نداره که مارو بشناسه... به نظرم یجورایی وحشت آوره، فکر کنید سالهاست مردید و روزی میرسه که حتی یک نفر هم وجود نداره برای شما فاتحه ای بخونه یا خیراتی بفرسته... من از اونام که از بچگیمم خیلی فاتحه میخوندم برای تمام مرده هایی که میشناختم، حتی پول توو جیبی هامو جمع میکردم و خیرات میدادم...اینکه چرا و چی باعث شده این مدلی باشم نمیدونم واقعا، ولی زیاد به یاد اونایی هستم که حالا نیستن، نه فقط اقوام خودم که حتی تا خاله ی همسایه ی قبلیمون و شوهر عمه ی دختر خاله ی فلانی که یه بار دیدمش و مادر استادمون که یه بار اعلامیه ش رو دیدم و خلاصه یه عالمه آدم که توو ذهنم هستن و هربار که بخوام برای عزیزان خودم فاتحه ای بخونم یا خیراتی بدم اونا هم به یادم میان، حالا تازگی ها دیگه به ذهنم بسنده نمیکنم و هرکاری بخوام بکنم میگم خدایا برسه به تمام درگذشتگان از ابتدای ازل تا انتهای خلقت، توو تمام جهان، بی وارث و بد وارث و مسلمون و غیر مسلمون، همه و همه و همه... واقعا نمیدونم بعد از مرگ من هست کسی مثل خودم که انقدر به یاد رفته ها و من باشه؟...
امروز آش پختم، به نیت همه اونایی که دستشون از این دنیا کوتاهه...
سلام کدبانو جانم
قبول باشه 💚🙏
+
کپی برابر اصل خودمی تو اینمورد :))
یا من کپی برابر اصل ات :))
ایشالا عمرت بابرکت عزیزم ❤
منم هیچ امیدی نه به خواهرزاده هام دارم نه به برادر زاده هام که برام فاتحه بخونن :))
بچه و نوه و نتیجه ام که ندارم :)))))
++
همیشه زن داداش بزرگم بهم میگه به تنها کسی که خیلی امید دارم برام بعد از خودم فاتحه بخونه تویی :))
بعد من میگم سلامت باشی ایشالا ، ولی این حالت خوبشه ولی اگر من زودتر بمیرم چی ؟!:))
دیگه امیدت ناامید میشه :))))