بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

هرموقع میره توو بحرش و از دور نگاهشون میکنم میبینم داره لبخند میزنه، یعنی هرموقع که میره توو بحرش یه لبخندم روی لباش نقش میبنده...با لبخند روی لبش گفت: حواست هست چقدر داره زود بزرگ میشه؟... گفتم آره خیلی..‌. گفت ولی من دوست ندارم زود بزرگ بشه...گفتم ولی من خیلی دوست دارم مثلا ۱۷ سالگیشو ببینم، دامادیشو ببینم...

نظرات (۴)

از یک سال و نیم تا پنج سال و نیم ، شیرین ترین حالت ممکن هست ،از دستش نده‌....

پاسخ:
و البته سخت ترین و پرکار ترین سن بچه:دی

نه سخت ترینش نیست😂😂✋

این زمان انقدررر گوگولی اند که نگو... اصلا سختیش به چشم نمیاد😂

پاسخ:
گوگولی که بله ولی سختیشم قابل انکار نیست:دی
خودت مادری؟

نه =>

ولی داداش کوشولو داشتم ...

گرچه که اصل سختیا واسه مامانه ، ولی خب یه بخشیش هم مال من بود XD

پاسخ:
برو از مامانت از سختی هاش بپرس:دی

راهکار بعدی اینه که صبر کنم بچه تون 8-9 ساله شه

بیام اینجا کامنت بذارم که به نظرتون کی سختیاش بیشتر بوده (به چشم میاد) :دی تر

پاسخ:
ببین کلا خب در این شک نیست که بچه هرچی بزرگتر میشه مشکلاتشم با خودش بزرگ تر میشه ولی خب یه سن هایی مادر باید تمام ۲۴ ساعتش رو برای بچه بذاره و اون حدودا تا سه سالگیه بچه ست. بعدش بچه چون معنای واژه ها رو میفهمه و حرف گوش میده تقریبا و یسری کارا مثل بازی اینارو خودش هن میتونه انجام بده خب وقت مادر کمی ازاد تره و از اون لحاظ کمی سختی هاش کمتر میشه و اصطلاح بهتر اینه که بگیم مادر کاراش کمتر میشه وگرنه که سختی همیشه هست:دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">