نوشتن یسری چیزا خیلی سخته، چون نمیدونی چطوری باید از طریق واژگان سرد و بی حس منظورت رو برسونی همون طور که توی دل خودته. من پای این پست همین حسم، سختمه نوشتن از چیزی که توی دلمه و واقعا نمیدونم چجوری باید واژه ها رو کنار هم بذارم تا بتونم حسم رو تمام و کمال بفهمونم. بعضی از ادما برای این دنیا که اکثریت آدماش خوب نیستن زیادی خوبن. این مدل آدما اونقدر عجیب غریب خوبن، اونقدر روحشون پاک و دست نخورده ست، اونقدر دلشون دریااا و بزرگه که با خودت میگی یعنی هنوزم توو دنیا این آدما وجود دارن؟ این آدما بی اونکه خودشون بدونن کافیه فقط ۵ دقیقه کنارت حتی بشینن، قادرن با روح پاک و دل دریایی که دارن دنیایی از حال خوب رو بهت تزریق کنن. برای این دنیای بی معرفت این آدما یجورایی معجزه ن. میون اینهمه آدم و دوست و غریبه و آشنایی که میشناسم و دیدم یکیو میشناسم که هیچی برای توصیف روح بزرگش ندارم جز واژه ی " خوب"، خوب مطلق.
دارم به هدیه هاش نگاه میکنم، فکر میکنم به اینکه یه نفر چقدر با خوب بودنش میتونه حس ارزشمندی بهت بده، حس اینکه یه نفر به تو و علاقه مندی هات فکر میکنه و تو براش مهمی و چقدر این حس قشنگه، اینکه ببینی یه نفر از لا به لای حرفات در طی روزها و ثانیه ها چیزهایی که تو دوست داری و حتی شاید نزدیک ترین افراد زندگیتم ندونن برات توی یه پاکت جمع کرده و آورده و تو حالا با نگاه کردن به هرکدومشون یه حس و حال عجیبی داری که توی واژه نمیگنجه. نمیدونم شماها دورتون از این آدم ها هست یا نه اما من یه رفیق دارم سالیانه ساله که همینطور زلال مونده، رفیقی واقعا بهتر از آب روان که اینجا شماها بهش میگید واران:)
رسما اشکمو درآوردی 😭😭😢
چشمام بارونی شد :'(
من این همه نیستم که گفتی ها !
تو خوبی و این همه ی اعتراف هاست.
خجالتم دادی .
مرسی رفیقم❤❤
بمونی برام جان دل❤❤
+
مبارکت باشه عزیزم❤