بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

نمیدانم بعضی از اهنگ هایی که خواننده ها میخوانند خودشان در لحظه های خواندنش هرگز گمان میکنند که آهنگشان تا سالها بعد چند نفر را به پای گریه میکشاند؟... رفتم به سالهای دور...آن سالهایی که فکر میکردم در تاریک ترین نقطه ایستاده ام، سالهایی که ...آخ...آخ...شادمهر عزیز نمیدانم آیا خودت میدانی وقتی داشتی میخواندی: آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره، چند نفر پا به پای صدای تو فرو ریختند، اشک شدند و دل شکسته شان را در آغوش کشیدند و برای خودشان گریستند...حالا در روشن ترین نقطه ایستاده ام اما هنوز وقتی صدای تو از جایی پخش میشود: آخر یه شب...من اشک میشوم اما اینبار از فکر به خدایی که در دل تاریکی ها دستانش را گرفت سمتم...

نظرات (۳)

  • ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
  • :)))))))))

    هربار میمیرم و زنده میشم با این آهنگ و باز با پررویی میذارمش رو تکرار گوش میدمش.. :)

    پاسخ:
    امان از این تکرار و خودآزاری...

    وای از این آهنگ

    پاسخ:
    آخ اسی:(
  • دچارِ فیش‌نگار
  • خدا رو شکر به خاطر اینکه میتونید نعمتهاش رو ببینید

    پاسخ:
    انشالله که بتونم ببینم و شاکر باشم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">