اگر هر صبح که از خواب بیدار میشوی فکر کنی شاید امروز آخرین روزی ست که از دست تو کارها برمی آید آنوقت دیگر قدر تمام آدم های دور و برت را بیشتر میدانی، آنوقت هرروز بهشان میگویی که دوستشان داری، دیگر بر مردم غضبی نمیکنی، اخمی نمیکنی، به آینده ی نامعلوم و ناامید کننده فکر نمیکنی و فقط در همان روز زندگی میکنی و ناخودآگاه با تمام کائنات مهربان تر خواهی شو.
اینها چیزهایی ست که من آنور سی سالگی بهشان رسیدم...