بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

یعنی برای یه مادر مطمئنم از سخت ترین و بدترین روزا، روزاییه که بچه ش مریضه‌. دردها و ناله ها و بیخوابی ها و همه اینها به کنار، داره جیگرتم کباب میشه اونوسط و هیچ کاری از دستت برنمیاد. خودم دارم میمیرم از بدن درد و لرز و سردرد و منگی، به چهره ی پسرم که نگاه میکنم همه دردام که یادم میره هیچ، حاضر بودم اون درد نکشه و به جاش من میکشیدم. تب بچم پایین نمیاد. دو روزه روی چهل مونده. درمونده و بیخواب، داغون و خسته، مستاصل نشستم بالا سرش هی پاشویه میکنم و با نگاه به قیافه ی گر گرفته و چشمای قرمز شده و بی حالی و ناله ها و گریه هاش انگار قلبمو خنجر میزنن واقعا.

این مادر بودن خیلی چیز عجیبیه، به قول مادربزرگ مرحومم آدم سنگ بشه ولی مادر نشه!

نظرات (۱)

ان شالله زود زود خوب بشه

پاسخ:
ممنونم انشالله لطفا دعا کنید.‌

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">