بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

تا حالا دقت کردید چرا از بین اینهمه مثلا اجیل و خشکبار فروشی اما فقط چندتا دونه اسم در میکنن و معروف میشن و همیشه کلی آدم جلوی مغازشون صف میکشه؟ یا مثلا رستوران هایی از این دست یا هر شغل و کاسبی دیگه ای که همین الان بهش فکر کنید میاد توو ذهنتون. واقعیت من خیلی بهش فکر میکنم؛ از نظر من اونی که معروف میشه چون کیفیت داره. میدونید به نظر من مردم خیلی توو زمینه خرید و خرج کردن اینروزا عاقل و هوشیار شدن، فضای مجازی و پیج های مختلف کاری و آنلاین شاپ ها امکان مقایسه قیمت و کیفیت رو به مردم داده .حالا اینوسط یسری خریدا هست که الان با وضعیت اقتصادی مردم تقریبا میشه گفت هر قشری قادر به خریدش نیست و یجورایی فقط قشر متوسط رو به بالا میتونن بخرن؛ مثل همون رستوران گردی و خرید چیزایی مثل شیرینی و اجیل و ... . خب میدونید شیرینی کیلویی صد تومن رو قطعا یه قشر ضعیف نمیتونه بخره چون چیزای واجب تری باید توو زندگی بخره. برای همون اون متوسط رو به بالا و پولداری هم که میتونه اون به فرض شیرینی رو بخره، چون پولش رو داره این خرید مازاد بر مایحتاجش رو بخره پس حرف اول رو براش کیفیت میزنه؛ یعنی وقتی شما پولشو داری یه کیلو شیرینی بخری صد تومن پس دیگه برات خیلی فرقی نمیکنه صد و بیست بخری یا خود صد رو. برای همون دنبال کیفیتی و اگر یه جایی باشه که صد و بیست بهت بده اما کیفیتش در حد عالی باشه ترجیح میدی بیشتر بدی اما کیفیت بخوری. برای همون خیلی از رستوران ها، کافی شاپ ها، خشکبار فروشی ها، قنادی ها رو اگر دقت کرده باشید از بقیه جاها گرون تر میدن اما مردم همیشه جلوشون صف کشیدن؛ علتش از نظر من همون کیفیتیه که گفتم. حالا همه اینارو گفتم که بگم دلم میخواد یه شیپور دستم بگیرم برم به تمام کاسب ها و شاغل ها بگم انقدر ننالید که کاسبی نیست، مشتری نیست، وضع بازار کساده؛ به جای نالیدن کیفیتتون رو بالا ببرید، یه تغییری ایجاد کنید توو کارتون؛ نگاه کنید ببینید چرا هم صنف های شما پس هم مشتری دارن هم بازار براشون عالیه؟! چون اونا یه روزی یه جایی فهمیدن باید در ازای پولی که از مردم میگیرن خدمات درست ارائه بدن، محصول درست ارائه بدن وگرنه مشتریشون رو از دست میدن توی بازار به شدت و تنگاتنگ رقابتی.

امروز از صبح یدونه از این پراشکی کوچولو ها که بعضی نون فانتزی ها میزنن و درواقع هیچ مزه ای نداره و فقط روش یه کم شکلات آب شده ریختن و با چس مثقال مواد خودت میتونی یه پاتیلش رو توو خونه درست کنی، خلاصه از همونا! خوردم و معدم به طرز وحشتناکی داره میجوشه و منی که نزدیک دو ماهه طرف هیچ قرص معده ای نرفته بودم و به لطف دکتر طب سنتی خوب شده بودم مجبور شدم بلند بشم برم یه فاموتیدین بخورم. و اونقدر معدم درد گرفته که حتی قادر نیستم حرف بزنم؛ و حالا اینوسط دارم فکر میکنم به اینکه مگه توی پراشکی هاشون این نون فانتزی ها چی میریزن که اینجوری همه معده دردی ها بعد خوردنش معده هاشون داغون تر میشه؟ پس چرا من پراشکی درست میکنم با همون مزه و طعم بیرونی و همه معده دردی های دور و بریمم میخورن و پشت بندش میگن معده درد نگرفتیم؟! یعنی نباید سلامت مشتری براشون مهم باشه؟ یعنی نباید به موادی که به کار میبرن اهمیت بدن؟ یعنی نباید کیفیت براشون حرف اول رو بزنه؟ چرا هرکی توو هر شغلی که هست بهترینِ خودش نیست؟