بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

فوتبال از آنجایی که از نان شب برای آقایان واجب تر است، همسر بنده هم هی چشمانش از خستگی و بیخوابی میرفت و باز همچنان در تلاش برای دنبال کردن دانمارک و انگلیس...منم که اصلا فوتبالی نیستم اما سر نماز بودم که ریا نباشد مدیونید فکر کنید من سر نماز گل دانمارک را متوجه شدم! انصافا گل شاهکاری بود. بعد از آن با گل انگلیس و فریاد جناب همسر که شش فاز پریدم دیدم نه انصافا هر گردی گردو نیست، یعنی دیدن بازی فوتبال تیم های قوی،  مانند تیم هایی همچون تیم خودمان که ضعیف اند نیست و در قوی ها جذابیتی ست که در ضعیف ها نیست( قال بیست و دو). البته در پرانتز این نکته را هم بگویم که الان که دقت میکنم میبینم همسرم برای هر دو گل فریاد زد فلذا من نفهمیدم اینوری ست یا آنوری! خلاصه راغب شده بودم بعد از عهد بوقی بازی جذابشان را نگاه کنم که از شانس بنده همسرم تلویزیون را خاموش کرد و دانمارک و انگلیس را به خدا سپرد و بالشش را صاف کرد و خوابید.