بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

جا دارد از همین تریبون خدمت عروس آینده ام که چه بسا هنوز هم به دنیا نیامده است عرض کنم که ببین عروس من کاری ندارم با پسرم در خلوتتان چگونه اید و پسرم را اصلا در مشتت داری یا نه، اما جلوی من با پسرم حق نداری بد حرف بزنی، از پیش من که رفتی خودتان میدانید و خودتان ، اما یادت باشد این پسر پاره ی تن من است، خون دل ها خوردم تا برسد به این قد و بالای رعنایِ دخترکش ، به او چپ نگاه کنی چشمانت را از کاسه مبارک در می آورم می اندازم جلوی گربه ها! نگی نگفتی!