بیست و دوم فوریه

با توام
قاب عکس نارنجی
با توام
زرقبای پاییزی
در نگاهت حضور مولاناست
پا رکاب دو شمس تبریزی...

کلمات کلیدی

شوهرهای شمام مریضی و غیر مریضیتون براشون فرقی نداره؟؟ ...من از دیشب تا حالا دچار گلو درد وحشتناک و تب و لرز و بدن درد شدم.‌رفتم دکتر کلی آمپول و قرص و شربت داده. این حین تنها کاری که ازش خواستم این بوده سوپ پخته شده رو به دخترم بده تا من برم دکتر برگردم. بماند لرز داشت منو می‌کشت با اینکه دکتر نزدیک خونمونه در حد یه کوچه ولی با بدبختی رفتم. یعنی به همسرم گفتم منو برسون گفت باشه. بعد همسرم گفت بچه هارو بذار خونه بمونن من یدقه می‌ذارمت برمی‌گردم. خب راستش من از اون مامان ها نیستم که بتونم دلم هزار راه نره وقتی یه بچه پنج ساله و یازده ماهه رو بخوام تنها بذارم. خواستم اینارو هم ببرم دیدم اصلا توان دو‌ساعت لباس و جوراب تنشون کردن ندارم. اومدم برای یه کوچه اسنپ بگیرم اسنپ نیومد لغو کردم. خلاصه رفتم دکتر توو داروخانه نشستم داروهام آماده بشه. یه دختر و پسری اومده بودن دختره کنار من نشست. پسره هی می‌رفت می‌آمد دست میکشید روی سر دختره که قربونت برم الان سرم میزنی خوب میشی. دوباره یه قدم می‌رفت می‌آمد دست نوازش میکشید. خلاصه داروهامو گرفتم آمپولارو نوش جان کردم اومدم خونه. خب توو خونه ما قبل و بعد مریضی مادر چیزی تغییر نمیکنه و شما همچنان کارهای خونه و بچه داری باهاته:/. حالا ایناش هیچی؛ رسیدم دارم ظرف ماکارانی خورده شدشون و لیوانارو جمع میکنم می‌ذارم ماشین. به همسرم میگم چایی دم کردی؟! میگه نه مال صبحه:/ بعد تا من رسیدم میگه برم پایین فلان کارو کنم بیام. پسرم میگه منم میام. بعد من میگم لباس بپوش سرما میخوری. همسرم میگه برو کاپشنتو بپوش. پسرم میگه من که بلد نیستم. همسرم به من که تازه از راه رسیدم دارم دارو هامو میخورم و تند تند اپن رو جمع میکنم میگه: خب کاپشن بچه رو تن کن ببرمش:/... بعدشم ایشون به استراحت مطلق رفتن و خوابیدن و من تا الان مشغول بچه داری با تنی که جون نداره. بعد به همسرم میگم حداقل وقت مریضی یه کاپشن تن بچه کن:/ توو داروخانه پسر دختره اومدن پسره دائم در حال قربون صدقه ی دختره ست!... میگه زن تو دیگه چرا؟! اینا شوهر نیستن که اینا دوست پسرن:/

نظرات (۹)

درود

وبلاگ زیبایی دارین ، متشکر بابت اینکه به من سر زدین و نظر دادین :
366day.ir

ممنون میشم اگه من را هم به پیوندهای روزانه تون اضافه کنین.
سپاس فراوان

متاسفم 

اشکال از نبود آموزشه 

البته خودتم بلد نیستی به کم بزنی تو گاراژ موقع مریضی 

همچنان عین بنز کار می کنی

پاسخ:
اشکال به نظرم از تربیت مادره. یعنی اگر میخوای شخصیت کسیو مخصوصا پسر رو بفهمی باید به مادرش نگاه کنی که براشون چیکار کرده و چیا یادشون داده. بچه از بچگی اینارو باید از مادر بیاموزه. مادری که فقط زاییده باشه و هیچ نظارتی روی هیچ کدوم از بچه هاش نداشته باشه و هرکس فقط خودش به تنهایی گلیم خودش رو از آب کشیده باشه بیرون و شخصیتش رو توو کوچه خیابون شکل داده باشه همین که به اینجا رسیده و این سن و خیلی چیزا خودش یاد گرفته خیلیه!!... بعضی مادران فقط اسمشون مادره. هنرشونم فقط زاییدنه. تربیتشونم روی پسر این مدلیه که پسر رو برای خدمت رسانی میخوان. برای پولاش؛ برای خدمات بردن آوردن و خیلی چیزای دیگه. این مدل مادرا توقعی که از شوهرشون باید داشته باشن رو از پسراشون دارن! درواقع پسر رو شوهر خودشون تربیت میکنن. بعدم به نظر من هر پسری که توو خانوادش به اندازه کافی محبت دیده باشه صمیمیت دیده باشه همونم می‌تونه منتقل کنه. اگر ندیده باشه چیو از کی میخواد آموزش ببینه؟!...خلاصه که پشت رفتار پسرا به نظر من کم کاری و پر کاری یه مادر نهفته! 
من کلا از اینکه محتاج کسی باشم بدم میاد. دعامم فقط اینه خدایا منو محتاج همسر و اولاد و غیر نکن تا اخرین روز عمرم. اهل ناز و نوز الکی هم نیستم. تا وقتی توان دارم و از نعمت سلامتی برخوردارم روی پای خودمم اصلا نمی‌خوام کسی حتی یه لیوان چایی بده دستم! گرچه به شدت قبول دارم مردها رو هرجور عادت بدی عادت میکنن. و به قول شما بزنم توو گاراژ مجبور میشه بلند بشه ولی خب خدا نکنه خدا منو محتاج کسی کنه در کل. 

کاش میشد با مردا مثل خودشن رفتار کرد مثلا یه سردرد میگیرن میگن یه قرص به ما نمیدی داریم از سردرد میمیریم اما وقتی ما مریصیم میگن یه قرص بخور زود خوب میشی😐 حتی قرصه رو نمیارن 

پاسخ:
ماها اگر نمی‌تونیم چون ذاتا اینجور بزرگ نشدیم و نمی‌تونیم بی تفاوت باشیم البته که من یکیو میشناسم سالهاست با همسرش عین خودشه! اگر همسرش توو خواب از سرفه هم خفه بشه نمیره یه لیوان آب بیاره. میگه مثل خودتم. رسیدن به این مرحله خودش از عرفانه!:دی

ای وای از این مریضی ها ،کاش وقتی بچه بودم مامانم مریص میشد بیشتر هواشو داشتم 

حالتون بهتره؟؟ان شا الله به زودی سلامتی تون رو بدست بیارین

پاسخ:
مامان های همیشه مظلوم ما:(
ممنون عزیزم فعلا که لرزم افتاده ولی باقی علائم همچنان هست. 
من خودم رو یادم نمیاد با مادرم چجوری بودم موقع مریضی. ولی پسرم میاد پاهامو بوس می‌کنه. برام پتو میاره. می‌ره برام آب می‌ریزه میاره. شیر میاره بی اینکه بگم. حتی شب موقع خواب میگه مامان برام قصه میگی یا نمیتونی؟! اگر مریضی نمیتونی اشکال نداره:(

عزیزم 🥺❤️

ان شاالله که خیلی زود خوب بشی عزیز دلم ❤️🥺

پسر گلت رو از دور می بوسم که به فکر مامانش هست♥️😘

 

نمی‌دونم چی بگم ولی والا من به جز یکی از داداشام بقیه شون اگر سر کار نباشند و دور از همسرشون نباشند ، من دیدم والا به همسرشان موقع بیماری کمک می کنند و هوای همسرشون رو از هر جهت دارند و ساپورت میکنند .

++

ولی این وصف حالی که گفتید من رو یاد یکی از اقوام مون انداخت الان شکر خدا خیلی عوض شده ، اونم به لطف آموزشی که دیدند ، شنیدم خیلی تغییر کردند شکر خدا .

 

پاسخ:
من که میگم ریشه در مادره. چون شما مادر نمونه ای داشتی که پسراشو درست تربیت کرده. 

اتفاقا برعکس نه تنها سرویس دادن بیش از حد به پسر  منجر به سرویس دهندگیش در آینده نمیشه که لوس و سرویس گیرنده و منفعلش می‌کنه 

برعکس تو که ریشه رو در مادرشوهر میبینی من در پدر شوهر میبینم 

 

یه چیزیم تو پرانتز بهت بگم دوست عزیز 

غرورت رو کنترل کن. خیلی زیاده 

پاسخ:
سرویس ندادن با هیچ کاری نکردن برای فرزند خیلی فرق داره. شما لابد ندیدی اما من دیدم خانواده های هم هستن که هیچ کاری برای بچشون مطلقا نمیکنن. نه در غم فرزند هستن نه در مشکلاتش نه شادیش نه هیچی. محبت و صمیمیتی نیست.فرزند رو میارن تا به خودشون خدمت بشه. درواقع جای فرزند و اولاد در اون خانواده ها برعکسه. الان من فرزند دارم یه وظایفی در قبال فرزندم دارم میتونم وظایف اصلیمم انجام ندم بگم چون در آینده منفعل و لوس میشه!!! چه منطقیه آخه؟! پدر مادر موظفند یه کارایی برای بچه کنن محبت حداقل ترین کاره. 
الان شما ریشه رو در پدر شوهر میدونی مغرور نیستی ولی چون من در مادرشوهر میبینم مغرورم؟!
بعد چطور به این نتیجه رسیدی؟! کلا شاید چندماه نشه اومدی وبلاگ من؛ از زندگی من جزئیاتش چیزایی که از سر گذروندم خبر داری؟! روابط من رو با خانواده همسرم خبر داری؟! تجارب من توو هشت سال زندگیمو میدونی؟! ریز به ریز جزئیات روابط و معاشرت من با خانواده همسرم رو میدونی؟! 
من آدمی نیستم که روی باد هوا حرف بزنم. اگر میگم ریشه در مادره چون تاثیر رفتار خودم روی پسرم رو دارم میبینم.چون تاثیر رفتار مادر و تربیتیش رو روی هزاران پسر دیگه دیدم. 
در خصوص خانواده همسر خودمم و جواب کامنتم وقتی چیزی از ریز جزییات زندگی کسیو نمیدونی انگ غرور نزن
 من متواضع ترین محترم ترین و دلسوز ترین عروس برای خانواده همسرم بودم همیشه و بعد هفت سال با حقایقی مواجه شدم که بابتش یکساله نتونستم هضم کنم! پس اول با کفشهای یکی دیگه راه برو بعد نظرت رو بیرون یا داخل پرانتز بگو. 
اگر مغروری که گفتی علت دیگه داره خوشحال میشم بدونم چرا گفتی غرورم زیاده؟!

ولی بنظر من فقط یه مادر به تنهایی موثر نیست نقش پدرهم درنظر بگیرید 

مثلا من خیلی چیرا رو به پسرم میگم حتی درعمل همون کارو خیلی جلوش انجام میدم اما پدرش برعکسشو انجام میده وبچه منم از پدرش بیشتر تقلید میکنه

پس صرفا مادر نیست خیلی از پدرها بعضی کارها رو انجام میدن که درست نیست اما از نظرخودشون درسته .

وخیلی اوقات بیشتر چیرا رو بچها از پدر الگو میگیرن مثلاهمین محبت کردن وکارهای خونه انجام دادن و...

من خییییلی هم مادرا رو دیدم که خودشون مثلا به خیلی چیزا پایبندن تو تربیت  ولی بچه هاشون برعکس شدن فقط مادر وتربیتش ملاک نیست 

 

پاسخ:
به نظرم سن بچه مهمه. الان بچه شما کوچیکه توو این سن تمایل داره چیزهای بد و ممنوع و اونایی که مامان یا هرکس دیگه روشون تاکید داره نکنه براشون جذابیت بیشتری داره. پسر منم همین بود. کافی بود یه چیزی از باباش یاد بگیره من فقط ماه ها طول می‌کشید از سرش بندازم باز نمیفتاد. ولی الان در آستانه پنج سالگی به فرض همسرم چیزی بگه یا رفتاری کنه که نخوام جلو بچه ها باشه و بهش بگم جلو بچه ها نگو درجا پسرم میگه مامان نگران نباش من از بابا چیزی یاد نمی‌گیرم!! واقعا هم همین شده. کافیه بگم فلان حرف بابا زشته تو تکرار نکن. حتی اونروز رفت به مادربزرگش گفت پسرتو اصلا تربیت نکردی! ... پسر من تا دوسال و نیمگی کاملا بابایی و الگو برداری از پدر بود. الان من هیچگونه تاثیر پذیری ای از پدر درش نمی‌بینم. دومین چیز که فکر میکنم خیلی تاثیر گذاره در اینکه بچه از کی الگو برداری کنه مامانی یا بابایی بودنشه. من هزاران هزار مورد توو سنین مختلف دیدم که اون بچه ای که باباییه از بابا الگو برداری می‌کنه اون بچه ای که مامانیه از مامان. پسر من الان به شدت مامانیه. من کافیه بگم فلان حرف بابارو تکرار نکن فلان رفتارو تو نکن درجا می‌پذیره ولی از پدرش نه. 
از طرفی بله قبول دارم ژن رو نمیشه دست کم گرفت. پسر منم یسری رفتاراش ژنه ولی دارم عملا تاثیر حرفای خودم رو روش میبینم. حتی در مقوله محبتم پسر من خیلی باهوشه دقیقا با هرکسی عین خودش رفتار می‌کنه مدام قربون صدقه من می‌ره مهربونی و محبت می‌کنه. به خواهرشم. چون من مدام بهش محبت میکنم درواقع اون حرفا و رفتارارو به خودم برمیگردونه ولی به پدرش اصلا یدونه از این حرفای منو نمیزنه. نکه بد باشه. ولی با هرکس مثل خودش رفتار می‌کنه . توی کار انجام دادن هم همینه. برای من می‌ره آب میاره یا چیزی ازش بخوام کمکی بخوام کمک می‌کنه به باباش نه. چون اونم مثلا به باباش میگه برام آب بیار باباش اولش میگه برو خودت بردار بابا. دقیقا با هرکسی مثل خودش .
به نظر من مامانی بودن و بابایی بودن خیلی شرطه در بچه! من دقیقا به هرکسی توو هر سنی به دور و بری هام نگاه میکنم میبینم بچه ای که مامانیه از مامان الگو برداری می‌کنه بچه ای که باباییه از بابا. 

غرور چیز خوبیه با تکیر اشتباه نشه 

غرور عزت نفسه 

آدم متواضع غرور بیشتری داره 

اینکه از کسی سعی می کنی کمک نگیری مال غرور و عزت نفسه 

ذاتا خوبه 

اما زیادی ش دردسره

 

معنی منفی نداشت نظرم  متاسفم که اذیتت کرد واقعا قصدی نداشتم

از سر دلسوزی گفتم منم بسیار مغرورم 

و روزی که دوستی بهم گفت این غرور  را  مهار کن بیدار شدم

پاسخ:
از قدیم گفتن ناز کن داری ناز کن؛ نداری پاتو دراز کن! 
پس گاهی کمک نگرفتن فقط به خاطر این نیست که شما کمک نخواستی از روی غرورت؛  به خاطر اینه که خواستی چندبار اما کسی کمک نکرده بعد شما فهمیدی بهتره روی پای خودت باشی!
نه من اذیت نشدم. 

لطف دارید عزیزم ♥️

ممنونم عزیزم ♥️

پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">