وقتی که مادر میشید خودتون رو آماده کنید که علاوه بر مادر فرزندتون بودن مادر یسری چیزای دیگم باشید!... مثلا من الان همین طور که دارم پراشکی هارو سرخ میکنم و از اونورم کوکو سیب زمینی فوت میکنم و تیکه میکنم و میذارم دهن پسرم، علاوه بر پسرم، مادر اسبشم که روش میشینه هم هستم!... و باید دهن اونم کوکو سیب زمینی بذارم، آب بهش بدم و حتی گهگاهی نازشم کنم. یعنی پسرم اسبشم آورده من به فرزندی قبولش کنم و هر چندثانیه یه بار اشاره میکنه که به اسبشم توجه کنم و از دادن کوکو سیب زمینی و آب به اسبش غافل نشم. حتی تلویزیونم که داره اسب نشون میده به اسبش میگه اسبی بیبین! و صورت اسبش رو میگیره سمت تلویزیون تا دوستاش رو ببینه. خب اینجوری که بوش میاد احتمالا من مامان اونام هستم!
جالب بود.